شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

مناطق آزاد منابع انسانی

مناطق آزاد منابع انسانی


در علم فیزیک و هوافضا یه اصلی وجود داره بهش میگن "سرعت فرار"


 این قانون در مورد سرعت لازم برای فرار از کشش گرانشی سیاره هستش. وقتی جسمی پرتاب شونده به قصد ترک زمین به آن میزان سرعت لازم میرسه، میتونه از جو  فرار کنه و برای همیشه به مسیرش ادامه بده و دیگه هیچ چی جلودارش نیست(دیگه بورو که رفتی).


همیشه به این فک میکنم که آدمها توی شرکت ها و سازمانها میتونن به سرعت فرار برسن؟ (البته منظور  فرار از سازمان نیستا.) فرار از یکسری بندها و قیدها تا بتونن به انگیزه های پایدار، انرژی های همیشگی و دستاوردهای دائما جدید و خلاقانه در حوزه های کاری منظور هستش .


*میدونم یه کم  آرزو طور به نظر میرسه ولی "آرزو بر جوانان که عیب نیست". *


تو موضوعات اقتصادی و تجاری برخی مناطق رو اسمش میذارن "مناطق آزاد تجاری". توی مناطق آزاد خیلی از قوانین دست و پاگیر حذف شدن و میزان بسیار زیادی عوامل حمایتی وجود داره تا کسانیکه ایده و توانمندی تولیدی و تجاری دارن، راحت تر بتونن کار کنن. یعنی یه کار میکنن که انگیزه های تجاری و اقتصادی کمتر به موانع اجرا بخورن و تلاش ها صورت گرفته زودتر و بهتر به سرانجام برسه.


اینو داشته باشید تا بریم یه پژوهش جالب مطالعه کنیم و برگردیم.


دکتر کمال بیردی (Kamal Birdi) از دانشگاه شفیلد، بهره وری 308 شرکت رو توی 22 سال بررسی کردن(دقت کنین 22 سال). همه این شرکت ها کلی برنامه مثل مدیریت کیفیت جامع،ایزوها، استانداردها، موجودی انبار و ... رو پیاده کرده بودن؛ ولی واقعا هیچ تاثیری روی عملکردشون نداشته.

مگه میشه؟! مگه داریم؟! این همه هزینه و انرژی؟! این همه سختی برای اجرا؟!


پس چی باعث میشه عملکرد بهتر بشه و یهو تکون بخوره؟


شاید باورتون نشه؛ ولی اثربخشترین برنامه هایی که باعث بهبود معنادار عملکرد شده بوده زمانی هستش که:

قدرت رو از مدیر محترم و معزز گرفتن و اختیار رو به افراد و گروه های تخصصی دادن و استقلال تیم های کاری رو بیشتر کردن یهو باعث افزایش 9 درصدی ارزش افزوده به ازای هر کارمند شده.


این میدونید یعنی چی؟


یعنی اگه دنبال افراد و کارمندایی جنگنده و پرانرژی هستین با بستن و ایجاد محدودیت های زیاد نشدنیه. تو شرایط عادی و معمولی  افراد در بهترین حالت میشن کسانی که قرار شرح وظایف و شرح شغلشون رو انجام بدن و همه ما میدونیم که شرح وظایف بیشتر گذشته نگر و حال نگر هستش و تقریبا هیچ نگاهی به آینده نداره. این یعنی همون درگیر روزمرگی شدن کارکنان.

پژوهش دانشگاه شفیلد زیرپوستی داره به ما میگه که برای رسیدن به سرعت فرار در بین افراد توی سازمان، سلب قدرت از مدیران و تفویض اختیار به کارکنان عامل اصلی هستش.

حالا که میدونیم سلب قدرت از مدیریت و تفویض اختیار به برخی کارکنان، میتونه اونا رو به سرعت "فرار برسونه" و دیگه هیچ چی جلودارشون نباشه و وجهه و جایگاه شرکت شما رو یه تکون اساسی یده، به نظرم میشه یکسری فضاهایی ایجاد کرد به اسم "مناطق آزاد منابع انسانی" و با رویکردهایی مثل مناطق آزاد تجاری برای بخش اقتصاد.

 تو مناطق آزاد منابع انسانی اون گرفت و گیرها و بندها رو نداشته باشیم و حس خوب حمایت و آزادی به افراد داده میشه تا بتونن بهترین خودشون رو به صورت عملی تو میدون بزرگی به اسم سازمان اجرا کنن و به نتیجه برسونن.


 یه جمع بندی بکنم و تامام


بخوایم، نخوایم محیط های شغلی و سازمانی با توجه به ورود نسل های جدید کاری و پیشرفت تکنولوژی و ... باید برن به استقبال "فضاهای آزاد منابع انسانی"؛ اگرم مخالفت بشه هیچ مشکلی پیش نمیاد، فقط اولش یه مقدار هزینه ها و انرژی زیاد میشه و اگر بیشتر مقاومت کنیم حذف میشیم و تیدیل میشیم به خاطره.

گوگل به عنوان پیشرو در راه اندازی منطقه آزاد منابع انسانی، یه محیط کاری شدیداً جذابی درست کرده و میگه 80 درصد زمانتون رو در راستای اهداف گوگل کار کنید و 20 درصد رو برید هر کاری دوست دارین، (میشه تقریبا هفته ای یک روز) و به واسطه همین یه اقدام، تونسته کلی از کارمنداش رو به "سرعت فرار" برسونه.

رسیدن به سرعت فرار تنها و تنها، فقط و فقط در محیطهای آزاد منابع انسانی قابل تصوره اونم با کلی شرایط و زیرساخت.


به نظر شما "مناطق آزاد منابع انسانی" چه ویژگی های  باید داشته باشن؟



بقل از استاد بزرگوار دکترعلیرضاکوشکی_جهرمی

شهریورماه 1401

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.