آموزش بازاریابی دیجیتال میتواند تحولی چشمگیر در توسعه گردشگری روستایی ایجاد کند. امروزه کسبوکارهای گردشگری در روستاها برای رقابت و جذب گردشگران نیازمند بهرهگیری از روشهای نوین بازاریابی هستند. در ادامه به مهمترین نقشهای آموزش بازاریابی دیجیتال در توسعه گردشگری روستایی پرداخته شده است:
1. افزایش آگاهی و دیدهشدن روستا در سطح ملی و بینالمللی
استفاده از رسانههای اجتماعی مانند اینستاگرام، یوتیوب و تیکتاک میتواند روستاها را به گردشگران داخلی و خارجی معرفی کند.
بهینهسازی سایت (SEO) باعث میشود که هنگام جستجوی مقاصد گردشگری، روستای موردنظر در نتایج بالاتر قرار بگیرد.
ساخت محتوای جذاب (مانند عکس، ویدئو، و بلاگ) به معرفی زیباییها و فرهنگ روستا کمک میکند.
2. جذب بیشتر گردشگران و افزایش درآمد روستاییان
کسبوکارهای محلی مانند اقامتگاههای بومگردی، رستورانها و تولیدکنندگان صنایعدستی با استفاده از بازاریابی دیجیتال میتوانند به مشتریان بیشتری دسترسی داشته باشند.
فروش محصولات محلی از طریق فروشگاههای آنلاین یا شبکههای اجتماعی، درآمدزایی روستاییان را افزایش میدهد.
تبلیغات هدفمند در گوگل و شبکههای اجتماعی کمک میکند تا گردشگران بیشتری با روستا آشنا شوند.
3. بهبود تجربه گردشگران و افزایش رضایت آنها
استفاده از نقشههای دیجیتال و تورهای مجازی باعث میشود گردشگران قبل از سفر اطلاعات کاملی درباره مقصد داشته باشند.
سیستمهای رزرو آنلاین برای اقامتگاهها و خدمات گردشگری، برنامهریزی سفر را برای مسافران آسانتر میکند.
پاسخگویی سریع از طریق چتباتها و پیامرسانها باعث افزایش رضایت مشتریان و بازگشت دوباره آنها میشود.
4. تقویت برند و هویت گردشگری روستایی
برندسازی دیجیتال از طریق تولید محتوای منحصربهفرد، باعث میشود روستا هویت مشخصی در ذهن گردشگران داشته باشد.
بازاریابی دهانبهدهان دیجیتال (نظرات و توصیههای گردشگران در شبکههای اجتماعی و سایتهای رزرو) میتواند اعتماد مسافران را افزایش دهد.
استفاده از اینفلوئنسر مارکتینگ (همکاری با بلاگرها و اینفلوئنسرهای گردشگری) تأثیر زیادی در جذب مسافران دارد.
5. ایجاد اشتغال و کارآفرینی در روستا
آموزش بازاریابی دیجیتال به جوانان روستایی، فرصتی برای ایجاد کسبوکارهای آنلاین و کارآفرینی فراهم میکند.
افرادی که مهارتهای بازاریابی دیجیتال دارند، میتوانند بهعنوان مدیر شبکههای اجتماعی، تولیدکننده محتوا و مشاور دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارهای محلی فعالیت کنند.
توسعه استارتاپهای گردشگری در حوزه رزرو آنلاین، فروش صنایعدستی و راهنمایی مجازی گردشگری، فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد میکند.
نتیجهگیری
آموزش بازاریابی دیجیتال به کسبوکارهای گردشگری در روستاها کمک میکند تا دیده شوند، درآمد بیشتری کسب کنند، تجربه بهتری برای گردشگران ایجاد کنند و در نهایت توسعه پایدار گردشگری روستایی را رقم بزنند. با سرمایهگذاری در این حوزه، میتوان رونق اقتصادی، اشتغالزایی و جلوگیری از مهاجرت جوانان به شهرها را شاهد بود.
در روستای تاریخی برغان، درختی کهنسال با شاخ و برگهای گسترده، سایهای از تاریخ و فرهنگ این دیار را در دل خود نگه داشته است. این درخت گردو که عمرش را به صدها سال نسبت میدهند، نه تنها نشانهای از طبیعت استوار منطقه است، بلکه پیوندی عمیق با سنتهای وقف و نیکوکاری مردمان برغان دارد.
حکایت این درخت با مردی خیرخواه و اهل دل آغاز میشود که سالها پیش، زمین حاصلخیز خود را وقف کرد تا رهگذران و نیازمندان از سایه و میوههای آن بهرهمند شوند. این وقف که به نام "خوشهچینی" شناخته میشود، رسمی دیرینه در برغان است که بر اساس آن، هرکس در فصل برداشت میتواند از گردوهای افتاده بر زمین بهره ببرد، بیآنکه درخت دستخورده شود.
با فرا رسیدن فصل پاییز، هنگامی که نسیم خنک در میان شاخههای پرشکوه گردو میپیچد، مردمان روستا در اطراف درخت گرد میآیند. کودکان و کهنسالان، زنان و مردان، همه در کنار یکدیگر به خوشهچینی میپردازند. دانههای گردو که از دل زمین برمیخیزند، یادآور سنتی هستند که نسل به نسل حفظ شده است. هیچکس حق تکان دادن درخت یا چیدن مستقیم میوههایش را ندارد؛ چرا که این گردوها برای کسانی است که دستی در کشاورزی ندارند، برای رهگذران، برای نیازمندان، برای هرکس که از مسیر برغان گذر کند.
این درخت، فراتر از یک منبع محصول، نمادی از مهربانی و همدلی است. مردمان برغان باور دارند که این گردوی وقفی، برکت روستا را حفظ میکند و هر سال که بار میدهد، خیر و رحمت را به همراه میآورد. بسیاری از بزرگان منطقه نقل کردهاند که هر کس به نیت پاک و با احترام از این گردوها بردارد، روزیاش پربرکتتر خواهد شد.
درخت گردوی برغان همچنان ایستاده است، ریشههایش در خاک تاریخ فرو رفته و شاخههایش آسمان را لمس میکنند. صدای خشخش برگهای پاییزی زیر پای رهگذران، گواه آن است که رسم نیکوکاری همچنان زنده است. این درخت، رازی را در خود نهفته دارد؛ رازی که میگوید در سخاوت، جاودانگی نهفته است.
The Ancient Walnut Tree of Baraghan: A Legacy of Charity and Generosity
In the historic village of Baraghan, an ancient walnut tree stands tall with its vast branches spreading wide, carrying the echoes of history and culture within its shade. This tree, believed to be hundreds of years old, is not just a testament to the region’s enduring nature but also a profound symbol of the village’s traditions of charity and endowment (waqf).
The tale of this tree begins with a kind-hearted benefactor who, many years ago, dedicated his fertile land as an endowment, ensuring that travelers and the needy could benefit from its shade and fruit. This tradition, known as "Khosheh-Chini" (Gleaning), is an age-old custom in Baraghan, allowing anyone during the harvest season to collect fallen walnuts from the ground without disturbing the tree itself.
As autumn arrives, and the cool breeze rustles through the tree’s majestic branches, the villagers gather around it. Children and elders, men and women, all come together to participate in Khosheh-Chini. The walnuts lying on the ground are a reminder of a tradition that has been preserved for generations. No one is allowed to shake the tree or pick the fruit directly, as these walnuts are meant for those without farmland, for travelers, for the needy, and for anyone passing through Baraghan.
This tree is more than just a source of harvest—it is a symbol of kindness and solidarity. The people of Baraghan believe that this endowed walnut tree brings blessings to the village, and each year, as it bears fruit, it spreads prosperity and goodwill. Many of the village elders tell stories of how those who collect walnuts with pure intentions and respect receive abundant blessings in return.
The walnut tree of Baraghan still stands strong, its roots deeply embedded in history and its branches reaching towards the sky. The gentle rustling of autumn leaves beneath the feet of passersby whispers a timeless truth—that the spirit of generosity never fades. This tree holds a secret within its ancient trunk: in giving, there lies eternity.
در بازه زمانی شکلگیری گردشگری نوین و حتی قبل از آن ، برخی از گردشگران بعنوان افرادی با رفتارهای مخرب، ناایمن و ناپایدار شناسایی شده اند. چنین رفتارهایی باعث ناراحتی سایر گردشگران، هزینه جوامع، کاهش سودآوری کسب و کار و آسیب رساندن به زندگی در سراسر سیاره می شود. بنابراین همواره دست اندرکان و پژوهشگران در تلاش برای کاهش این پیامدهای منفی بوده اند و به نتایج متفاوتی دست یافته اند ولی راه حل های بدست آمده همیشه موفق نبوده و نیازبه ابداع روش های خلاقانه تری ا ست.
روشهای متعددی در زمینه طراحی رفتار در گردشگری مطرح شده است که در اینجا چند روش به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد..
در اولین روش طراحی رفتار تلاشی فعال برای تأثیرگذاری عمدی و مؤثر بر رفتار انسان است. تعدادی از دانشمندان علوم رفتاری از جمله مازلو مینتر و بکمن وبری معتقدند اقتصاد رفتاری و فناوری متقاعدکننده، توضیحی در مورد اینکه چگونه محیط نقش مهمی در تأثیرگذاری بر طیف وسیعی از رفتارهای انسانی ایفا میکند و همچنین زمینههایی را که رفتارها در آن رخ میدهند را فراهم میکند. آنها معتقدند که زمینهها (شامل محیط فیزیکی و موقعیتی، فرهنگ، تاریخ و غیره) مبنایی برای معنا و اهمیت نقشها و رفتار فراهم میکنند.
آنها معتقدند طراحی رفتاری طبیعی با دو آرایه و یک همبستگی همراه است شامل 1- مجموعه ای از رفتارها 2- مجموعه ای از شرایط، و همبستگی بین دو آرایه به گونه ای است که یک رفتار خاص در یک شرایط خاص به کار گرفته می شود. بنابراین، طراحی در مورد تطبیق شکلی از رفتار با شرایطی است که در آن رفتار هدف معمولاً به کار میرود.
در دومین نظریه محققین علم طراحی اصول رفتارگرایی را به کار گرفته تا رفتار انسان را با محیط مرتبط کند. نظریههای شرطی شدن عامل اسکینر و و نظریه یادگیری اجتماعی باندورا اصل اساسی شرطیسازی عامل بیان می کنند که رفتاری که تقویت می شود (پاداش) تمایل به تقویت یا تکرار دارد، در حالی که رفتاری که تقویت نمی شود (نادیده گرفته یا مجازات می شود) تمایل به ضعیف شدن یا خاموش شدن دارد.
بنابراین بکارگیری این اصول به طراحی شرایط برای تقویت رفتار، به شکل دهی و اصلاح رفتار کمک میکند. به عنوان مثال، به منظور شکل دادن به رفتار بسیار پیچیده شرایط لازم برای دریافت پاداش را یک قدم به رفتار هدف نزدیکتر کنید (یعنی تقریب متوالی). از سوی دیگر، نظریه یادگیری اجتماعی، بیان میکند که رفتار از طریق مشاهده رفتار دیگران (یعنی مدلها) از محیط آموخته میشود. انسان ها پردازشگر اطلاعات فعالی هستند که به رابطه بین رفتار خود و پیامدهای آن فکر می کنند. طراحان معتقدند برای شکل دهی به رفتار گردشگران ابزار درمانها (یعنی پاداشها یا تنبیهها) که بر اساس عملکرد واقعی ارائه میشوند، در ایجاد تغییرات رفتاری قویترین هستند.
در سومین نظریه به طراحی معماری فضایهای گردشگری پرداخته شده است. در این روش محققین با استفاده از شیوههای اولیه طراحی گردشگری (یعنی نشات گرفته از حوزه برنامهریزی منطقهای، طراحی شهری و معماری)، طراحی برای تجربیات گردشگری شامل تغییر محیط فیزیکی (مانند مکانهای توریستی، محیطهای ساخته شده)، دستکاری عناصر طراحی (به عنوان مثال. فرمها، طرحبندیها) به روشهایی که گردشگران را به استقرار یا خودداری از اعمال رفتارهای خاص مشروط میکند.
به عنوان مثال، یکی از محققین (گان) دستورالعملها و اصولی را برای طراحی منظره تعطیلات، جاذبه های گردشگری مختلف، چه طبیعی و چه تجاری، ارائه می دهد که تجربه بازدیدکنندگان را افزایش می دهد و یکپارچگی طبیعی محیط را حفظ می کند. این دستورالعملها طرحبندی ساختمانها و پیکربندیهای مختلف سایتهای تفرجگاه گردشگری را پیشنهاد میکنند که منجر به نتایج رفتاری متفاوتی در بین بازدیدکنندگان میشود.
وی معتقد است گروهبندی ساختمانها در اطراف یک فضای جمعی، بازدیدکنندگان را تشویق میکند تا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنند، در حالی که قرار دادن آنها جدا از یکدیگر، فعالیتهای اجتماعی را محدود میکند و به تشدید احساس انزوا و انحصار کمک میکند. علاوه بر این، علامتگذاری مسیرهای پیادهروی (بهعنوان مثال با علائم، نردهها، خطوط) جلوهای از طراحی برای تنظیم جریان حرکت گردشگران و محدود کردن پایمال شدن مناطق حفاظت شده است.
به طور مشابه، اصطلاحات فضای خدمات و اتمسفر برای نشان دادن تنظیمات (اغلب آگاهانه طراحی شده) که در آن رفتار مصرف خاصی رخ می دهد، محققین سه بعد فضای خدماتی را پیشنهاد می کند: (1) شرایط محیطی، (2) چیدمان و عملکرد فضایی، و (3) علائم، نمادها و مصنوعات.
آنها معتقدند بایستی ابعاد محیطی را به ابعاد فیزیکی، اجتماعی، نمادین اجتماعی و طبیعی گسترش داد. طراحی برای رفتار مصرف مطلوب (مثلاً خرید بیشتر، بیشتر ماندن)، بنابراین، شامل دستکاری در این ابعاد فضای خدمات، ایجاد شرایط، زمینه ای است که مصرف کنندگان با یک عمل به آن پاسخ می دهند.
بر اساس نظریههای فوق، مجموعهای از اصول راهنما برای طراحی تجربه گردشگری پیشنهاد میشود. قبل از هر چیز، شناسایی مشکلات طراحی، رفتار هدفی که به عنوان وسیلهای برای دستیابی به هدف کلی ایجاد تجربیات گردشگری معنادار برای گردشگران موثر باشد، برای مقاصد گردشگری ضروری است.
برای انجام این کار، طراحی با انتخاب نتایج هدف مناسب برای هر دو طرف شامل گردشگران (در سطوح فردی و اجتماعی) و مقصد گردشگری شروع میشود. سپس رفتار هدف باید از طیفی از اقدامات احتمالی که گردشگران می توانند انجام دهند شناسایی شود تا در نتیجه به کارآمدترین راه دست یابند.
طراحی مفهومی از طریق درک عمیق گردشگران و رفتار آنها، قابل هدایت است. این طراحی باید یا با هدف تقویت رفتاری (به عنوان مثال، تسهیل) و یا مداخله رفتاری (یعنی تغییر الگوهای اقدامات) همراه باشد. در طراحی باید در نظر داشت آیا رفتار هدف نیاز به تغییر آهسته دارد (مثلاً. ، رفتار برنامه ریزی سفر درازمدت) یا اقدامات فوری (مانند تصمیم گیری در محل) و .... است.
نهایتا باید گفت رفتار غیرمتمدنانه برخی از گردشگران مشکل مهمی است که صنعت گردشگری با آن مواجه است. رفتار غیرمتمدنانه گردشگری به این معنی است که گردشگران از هنجارهای اجتماعی پیروی نمی کنند و در روند سفر به فعالیت های منفی می پردازند. بنابراین طراحی رفتاری باید در جهت دستیابی به اهدافی باشد که شامل تمام جنبه های یک تجربه است. طراحی تجربه گردشگری شامل فناوری اطلاعات و ارتباطات در مورد طراحی سیستمهای فنآوری است که هم بدون زحمت (ساده) و هم لذتبخش (انگیزاننده) برای گردشگران و در القای رفتار هدف مؤثر است.
روز گردشگری، در ۲۷ سپتامبر هر سال، توسط سازمان ملل برای برجسته کردن این موضوع ایجاد شده است. اهمیت روزافزون گردشگری برای توسعه اقتصادی در سراسر جهان امری واضح است. اکنون بسیاری از شرکتها و نهادها در همه صنایع، از نفت گرفته تا مسافرت، مجبور هستند جایگزینهای پایدار دیگری را در نظر بگیرند. این جایگزینها برای هر شرکت و صنعت متفاوت به نظر میرسند.
روز جهانی گردشگری به دلایل زیادی وجود دارد، یکی از دلایل آن، به گفته National Today، اطمینان از دسترسی به سفر برای همه، به ویژه افراد دارای معلولیت و افراد با پیشینههای کم درآمد است. ترویج سفرهای جهانی به دلایل زیادی بسیار مهم است، عمدتاً به این دلیل که اگر به درستی انجام شود، فرصتهای زیادی برای توسعه اقتصادی پایدار فراهم میکند.
هتلها در حال حاضر مسئول ۱درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی (و افزایش) و مصرف کنندگان برجسته انرژی و آب هستند.
برای افرادی که در نقشهای تاثیرگذار در صنعت گردشگری کار میکنند، هیچ زمانی بهتر از اکنون برای شروع سرمایهگذاریها و ابتکارات پایدار وجود ندارد. همانطور که ما به دنیای پس از همهگیری انتقال یافتهایم، مسافران گزینههای تعطیلات پایدارتری را نسبت به قبل از همهگیری بررسی میکنند. نظرسنجی ۲۰۲۲ Booking.com ادعا کرده که ۶۱درصد از پاسخ دهندگان نشان دادند که میخواهند در نحوه سفر خود تجدید نظر کنند و سعی میکنند بیشتر از تأثیرات زیست محیطی ناشی از سفر آگاه باشند. بنابراین این موضوع یک بازار بالقوه عظیم برای مقاصد نوظهور در اطراف و شهرهایی است که بیش از حد از آنها بازدید میشود. گردشگران میخواهند با مکانهایی که بازدید میکنند ارتباط بیشتری داشته باشند و خود را در تجارب محلی و پایدار غوطهور کنند که قبلاً هرگز ندیدهاند.
گردشگری مبتنی بر جامعه یکی از بهترین و حتی شاید بهترین راه برای سرمایهگذاری سبز در صنعت است. این مدل گردشگری به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد که واقعاً خود را در فرهنگهای جدید غرق کنند. اعضای آگاه جامعه که به عنوان راهنما خدمت میکنند در این فرآیند نقش کلیدی ایفا میکنند. قرقیزستان یکی از قویترین و توسعه یافتهترین طرحهای گردشگری مبتنی بر جامعه در جهان را دارد. بسیاری از سفرها برای نشان دادن زندگی عشایری قرقیزستان در سراسر کشور طراحی شدهاند.
به طور کلی، مسیر سرمایهگذاری سبز در گردشگری ممکن است ساده به نظر برسد، اما گفتن آن آسانتر از انجام آن است. در واقع، همه باید به طور مداوم دست به کار و درگیر شوند، زیرا ماهیت این سرمایهگذاریها همین است. آنها به کار بسیار بیشتری از صرف پول در یک استراحتگاه مجلل ساحلی نیاز دارند، اما بازگشت سرمایههای سبز میراثی ماندگار برای مردم، سیاره زمین و بازدیدکنندگان به مقصد ایجاد میکند. روز جهانی گردشگری در خدمت افزایش آگاهی از اهمیت گردشگری در سراسر جهان است. این یادآوری است که اگرچه گفتن از انجام دادن آن آسانتر از انجام دادن سودهای کوتاهمدت یا میانمدت است، سرمایهگذاریهای سبز، اگر به خوبی انجام شوند، غالب خواهند شد.
گردشگری تعالیبخش: برقـراری ارتباط با طبیعت وارتقای ابعادغیرمادی زندگی
گردشگری به واسطه حرکت فیزیکی به گردش ختم میشود؛ یعنی حرکـت از یـک نقطـه و بازگشت به آن پس از طی یک فرایند بیان شده. بنابراین این گردش نه تنها بـه جابـه جـایی فیزیکـی افراد بلکه به تجربیات افراد پیش از سفر، در شـروع حرکـت از مبـدأ، در مقصـد و بازگشـت بـه نقطۀ آغازین سفر وابسته است. ازآنجاکه سفر، گردشـگر را بـه جسـت جوی معنـا سـوق مـی دهـد، مـیتـوان گردشـگری را بـه کالبـد زاینـدة معنویـت تعبیـر نمـود.
با توجه به دسته بندیهای جدیدی که با ظهور گرایشهای نوین در حـوزه گردشـگری منتهـی شـد، برخی محققان گردشگران را به دودسته مدرن و سنتی تقسـیم مـی کننـد .
برخی گردشگر مدرن را نوعی گردشگری آگاهانهتر و باتجربهتر از گردشگر سنتی میدانند که بـه دنبـال برقـراری ارتباط با طبیعت وارتقای ابعاد غیرمادی زندگی خود است، بنابراین گردشگر مـدرن از عینیـات فراتـر میرود و بهدنبال کشف حقیقت زندگی و درک معنای حقیقی پدیدههاست و روحیـه ماجراجویانـه و اکتشافی او بستر را برای کسب تجربیاتی ذهنی فراهم میسازد.
هر تفکر و رفتاری را میتوان معنوی تلقی کرد و حس تعالی جزء لاینفک معنویت اسـت؛ بنابراین هرآنچه منجر به شکلگیری حس متعالی و مقدسی در آدمـی اسـت مـی تـوان معنـوی قلمداد کرد. برای نمونه اگر فعل سفر موجب ایجاد حس متعالی در فرد مسافر شود، مـی تـوان آن سفر را سفری معنوی دانست و الزاماً نباید انتظار داشت معنویت صرفاً از زیارت یـا اعمـال نظاممنـد مـذهبی حاصـل شـود، هرچنـد کـه یکـی از مهـم تـرین مراجـع دسـتیابی بـه معنویـت، گردشگری مذهبی است.
بدیهی است که آدمی وقتی احساس نیاز به امری کند، آن را در قالب هـدف تعریـف نمـوده و برای دستیابی به هدفی که در راستای نیازهایش شکل گرفته، تلاش میکند. مـی تـوان معنویـت را در بالاترین سطح هرم نیازهای مازلو دانست، جاییکه انسان از نیازهای فیزیکی و مادی عبـور کــرده اســت و بــا شــکل گیــری نیازهــای غیرمــادی در ضــمیرش، دســتیابی بــه تعــالی روح و خودشکوفایی برایش اهمیت ویژهای مییابد.
بنابراین در جهت پاسخ به نیـاز اصـلی زنـدگی کـه در اینجا جستجوگری برای دستیابی به معنا است، به تکاپو میپردازد. اینجا هر چـه پیشـروی رخ دهد در جهـت درک معنـا و رسـیدن بـه سـطح بـالاتری از انسـجام بـا هسـتی اسـت.
نخستین و بنیادیترین منبع قابلاستناد برای نظریهپردازی و تولید محتوا در موضوع گردشگری تعالیبخش نص و متن قرآن کریم است که در این کتاب مقدس آیاتی با موضوعات سیر و سفر و گردشگری با اهداف عبرتآموزی، تعالیبخشی، آموزش و ... آمده است و اصولاً سیر و سفر یکی از ابزار تبلیغ انبیاء و اولیاء، پرستش خدای یکتا و اجتناب از طاغوت است که همین آیات دلایلی محکمی را در خود دارد که بیانگر سطح بالاتر داشتن رویکرد تعالیبخش نسبت به سایر دیدگاهها و مکاتب مادی است.
فواید سفر از کلام امیرالمومنین(ع) بهخوبی بیان شده است که سفر موجب انبساط روح، تحصیل درآمد، تأمین معاش، فراگیری علم و تجربه، آموختن آداب زندگی و تعامل و معاشرت با افراد با فضیلت و خلاق است.
ابعاد تعالیگرایی در گردشگری به اَشکال رسیدن به تعالی، رسیدن به معنا و درک متقابل قابل تعریف است و مؤلفههایی چون آموزش و پرورش، پندآموزی، تعقل و کاوشگری و زیرمؤلفههایی چون عزت نفس، خودشکوفایی و خوداتکایی در این قالب و در جریان گردشگری با رویکرد تعالیبخش ظهور و بروز پیدا می کند.
مدیران گردشگری باید با شناخت و آگاهی از مبانی، آموزش و فرهنگسازی، توانمندسازی جوامع میزبان و محلی بتوانند برای پررنگترکردن عنصر تعالیبخشی در صنعت گردشگری عمکرد مثبت و سازنده داشته باشند؛ چراکه مسئولیتپذیری گردشگران در مدیریت گردشگری تعالیبخش بسیار اهمیت دارد.
اولویتدادن به گردشگری با تأکید بر تعالیگرایی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کلان کشور؛ بهکارگیری منابع انسانی متعهد و متخصص؛ نگاه برنامهمحوری در فعالیتها؛ واگذاری امور به انجمنها و صنوف متعهد و متخصص؛ تعامل و هماهنگی بینبخشی و فرابخشی ازجمله پیشنهادهای کاربردی برای دستیابی به توسعه گردشگری تعالی بخش هستند.