فیل سفید یا White Elephant
اصطلاحی بسیار کهن و تاریخی است که بعداً استراتژیستها آن را وارد ادبیات استراتژی هم کردند.
تاریخچه فیل سفید به خوبی میتواند مفهوم این اصطلاح را بیان کند.
فیلهای سفید، نژاد کمیابی از فیلها بودهاند که زمانی به عنوان هدیهی دیپلماتیک بین کشورها رد و بدل میشدهاند.
درست همانگونه که در روزگار ما، مثلاً پانداها این نقش را بر عهده گرفتهاند.
هزینهی نگهداری فیلهای سفید بسیار بالا بوده است. در حدی که گاه، بخش مهمی از دربار به آنها اختصاص داده میشده است.
اما مشکل زمانی بوده که کشورها، با قحطی یا محدودیت منابع مواجه میشدهاند.
با وجودی که دیگر چندان منطقی نداشته که در دوران فقر و بدبختی، هزینههای سنگینی برای فیل سفید انجام شود، اما هزینههای قبلی، باعث میشده که پادشاهان ترجیح بدهند باز هم هزینه کنند تا دستاوردهای قبلی از بین نرود.
البته ایده فیل سفید را می توان از دیدگاه تئوری چشم انداز هم نگریست. بر اساس این تئوری ، احساس نارضایتی از ضرر و زیان بیش از احساس رضایت از کسب سود است . در واقع ما فکر می کنیم که بدست آوردن هزار تومان و از دست دادن هزار تومان برایمان یکسان است، در حالیکه از دست دادن هزار تومان حدوداً به اندازه ی از دست دادن سه هزار تومان ما را ناراحت خواهد کرد.
فیل سفید قصه ادامه راه های غلطی است که خیلی از ما بدلایل احساسی و هزینه های انجام شده ادامه می دهیم . پذیرش اشتباه و توقف ادامه راه ضربه عاطفی و احساسی و مشکلات جدیدی برای دست یابی به مسیر جدید پیش رویمان قرار می دهد. بنابراین بسیاری از ما فیل سفید خود را رها نمی کنیم.
مصداق افرادی هستند که در مکان نامناسب روزهای عمر خود را با نارضایتی در فضای تحقیر آمیز طی میکنند ولی رها کردن فیل سفید تصمیم سختی است.
از طرفی آزمایش کردن راههای جدید منطقی است؟ واقعا چه کسی تضمین خواهد کرد راه جدید همان راهی است باید برویم.... دنیای پیچیده و پر رمز و راز در برابر ما قرار دارد. باید بسوی صانع هستی دست دراز کنیم و از او بخواهیم در انتخاب راه درست یاری بخشمان باشد .
« وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا»
و بگو: پروردگارا! مرا با ورودى نیکو و صادقانه وارد (کارها) کن و با خروجى نیکو بیرون آر و براى من از پیش خودت سلطه و برهانى نیرومند قرار ده.