روز گردشگری، در ۲۷ سپتامبر هر سال، توسط سازمان ملل برای برجسته کردن این موضوع ایجاد شده است. اهمیت روزافزون گردشگری برای توسعه اقتصادی در سراسر جهان امری واضح است. اکنون بسیاری از شرکتها و نهادها در همه صنایع، از نفت گرفته تا مسافرت، مجبور هستند جایگزینهای پایدار دیگری را در نظر بگیرند. این جایگزینها برای هر شرکت و صنعت متفاوت به نظر میرسند.
روز جهانی گردشگری به دلایل زیادی وجود دارد، یکی از دلایل آن، به گفته National Today، اطمینان از دسترسی به سفر برای همه، به ویژه افراد دارای معلولیت و افراد با پیشینههای کم درآمد است. ترویج سفرهای جهانی به دلایل زیادی بسیار مهم است، عمدتاً به این دلیل که اگر به درستی انجام شود، فرصتهای زیادی برای توسعه اقتصادی پایدار فراهم میکند.
هتلها در حال حاضر مسئول ۱درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی (و افزایش) و مصرف کنندگان برجسته انرژی و آب هستند.
برای افرادی که در نقشهای تاثیرگذار در صنعت گردشگری کار میکنند، هیچ زمانی بهتر از اکنون برای شروع سرمایهگذاریها و ابتکارات پایدار وجود ندارد. همانطور که ما به دنیای پس از همهگیری انتقال یافتهایم، مسافران گزینههای تعطیلات پایدارتری را نسبت به قبل از همهگیری بررسی میکنند. نظرسنجی ۲۰۲۲ Booking.com ادعا کرده که ۶۱درصد از پاسخ دهندگان نشان دادند که میخواهند در نحوه سفر خود تجدید نظر کنند و سعی میکنند بیشتر از تأثیرات زیست محیطی ناشی از سفر آگاه باشند. بنابراین این موضوع یک بازار بالقوه عظیم برای مقاصد نوظهور در اطراف و شهرهایی است که بیش از حد از آنها بازدید میشود. گردشگران میخواهند با مکانهایی که بازدید میکنند ارتباط بیشتری داشته باشند و خود را در تجارب محلی و پایدار غوطهور کنند که قبلاً هرگز ندیدهاند.
گردشگری مبتنی بر جامعه یکی از بهترین و حتی شاید بهترین راه برای سرمایهگذاری سبز در صنعت است. این مدل گردشگری به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد که واقعاً خود را در فرهنگهای جدید غرق کنند. اعضای آگاه جامعه که به عنوان راهنما خدمت میکنند در این فرآیند نقش کلیدی ایفا میکنند. قرقیزستان یکی از قویترین و توسعه یافتهترین طرحهای گردشگری مبتنی بر جامعه در جهان را دارد. بسیاری از سفرها برای نشان دادن زندگی عشایری قرقیزستان در سراسر کشور طراحی شدهاند.
به طور کلی، مسیر سرمایهگذاری سبز در گردشگری ممکن است ساده به نظر برسد، اما گفتن آن آسانتر از انجام آن است. در واقع، همه باید به طور مداوم دست به کار و درگیر شوند، زیرا ماهیت این سرمایهگذاریها همین است. آنها به کار بسیار بیشتری از صرف پول در یک استراحتگاه مجلل ساحلی نیاز دارند، اما بازگشت سرمایههای سبز میراثی ماندگار برای مردم، سیاره زمین و بازدیدکنندگان به مقصد ایجاد میکند. روز جهانی گردشگری در خدمت افزایش آگاهی از اهمیت گردشگری در سراسر جهان است. این یادآوری است که اگرچه گفتن از انجام دادن آن آسانتر از انجام دادن سودهای کوتاهمدت یا میانمدت است، سرمایهگذاریهای سبز، اگر به خوبی انجام شوند، غالب خواهند شد.
انواع سیستم آموزشی به مجموعه ای از قوانین، مقررات، روش ها و فرآیندهایی گفته می شود که برای انتقال دانش، مهارت و ارزش های فرهنگی و اجتماعی به دانش آموزان و افراد جامعه، در قالب دوره های تحصیلی و آموزشی استفاده می شود. نظام های آموزشی در ایران شامل مدارس، دانشگاه ها، موسسات آموزشی و سایر سازمان های آموزشی است که به عنوان نهاد های اصلی برای آموزش و پرورش نسل جوان و تقویت توانایی های افراد جامعه عمل می کنند.
هدف اصلی سیستم آموزشی، تحقق یک جامعه دانش بنیان و پویا است که با تأمین نیازهای آموزشی و تحصیلی افراد، به پیشرفت و توسعه کشور کمک می کند.
نظام آموزشی ۳-۳-۶ به این معناست که دوره ابتدایی اول سه ساله، دوره ابتدایی دوم سه ساله و دوره دبیرستان شش ساله است. که البته همان شش سال هم به دو دوره متوسطه اول سه ساله و متوسطه دوم سه ساله تبدیل میشود. در این نظام، دانش آموزان پس از پایان شش سال دوره ابتدایی، به دوره متوسطه و سپس به دوره دبیرستان راه یافته و در پایان دوره دبیرستان، میتوانند در آزمون کنکور شرکت کنند.
بی شک یکی از پر ایراد ترین بخش های موجود در کشورمان، سیستم آموزشی ایران است. این ایراد های وارده ربطی به انواع سیستم های آموزشی سالی واحدی یا ۶-۳-۳ نیست. بزرگترین مشکل انواع سیستم های آموزشی ایران محتوای تدریس شده و شرایط رقابت نا سالمی است که در کشورمان وجود دارد.
نمره گرایی و اضطرابی که در دانش آموزان ایجاد میشود، عدم تجربه کافی اکثر معلمان تازه وارد برای ایجاد علاقه و انگیزه در دانش آموزان و متوای آموزشی مدود و نامناسب میتواند از علت های اصلی ناکار آمدی نظام آموزشی ایران باشد.
مهمترین تفاوت انواع سیستم های آموزشی ایران با سیستم های آموزشی دنیا عدم کارایی در دنیای واقعی است و درواقع دانش آموزان دوازده سال مطالبی را مطالعه و یاد میگیرند که شاید در کل زندگی شان به درد نخورد! این درالی است که اگر حداقل در دوران دبیرستان قدرت انتخاب واحد های درسی وجود داشت هر شخص باتوجه به علاقه اش میتوانست برای آینده خود تصمیم گیری کند.
آلمان یکی از بهترین سیستم های آموزشی
اولا در آلمان به شرایط اجتماعی، دانش آموزان و فرهنگ های ملی اهمیت زیادی داده میشود و به همین علت نیز در هر ایالت نوع برگزاری سیستم آموزشی متفاوت است. سیستم آموزشی رسمی در این کشور نظام ۶ ساله دبستان و ۶ ساله دبیرستان است. اما مثلا تعداد روز های تدریس، زمان شروع مدارس، محتوا ها و کلاس های اموزشی و … در هر منطقه متفاوت خواهد بود.
باتوجه به اینکه دانش آموزان آلمانی از ۸ سال تمام وارد مدرسه میشوند، بعد از پایان سال نهم و به شرط تکمیل ۱۸ سالگی اجازه ترک تحصیل دارند که البته برای اشتغال و ورود به بازار کار میبایست یک دوره آموزش کار را بگذرانند.
مثلا در برخی ایالت ها دانش آموزان دوره ابتدایی تنها ۵ روز به مدرسه میروند. این درحالی است که برخی دیگر از مناطق مسکونی مدارسی با مدت ۶ روز در هفته را تجربه میکنند. در سیستم آموزشی آلمان که یکی از بهترین انواع سیستم های آموزشی دنیاست، تحصیل تا پایه نهم یعنی اتمام دوره اول دبیرستان اجباری است و بعد از آن برای ورود به دوره های آموزشی تخصصی در دبیرستان دوره دوم که سه یا چهار ساله است نیاز به پرداخت هزینه های اداری است که معمولا همه دانش آموزان این کار را میکنند.
برای ورود به دانشگاه و تحصیلات تکمیلی لزوما باید ۱۳ سال تحصیلی را گذرانده باشند و برای ورود به دانشگاه درخواست بدهند تا در صورت تقارن ویژگی های تحصیلی دانش آموز با استاندارد های دانشگاهی و قبول درخواست وارد دانشگاه شوند. (معمولا کسانی که خیلی از نظر درسی قوی هستند به دوره های دبیرستان دوره دوم و دانشگاه وارد میشوند.)
پس بهترین سیستم های آموزشی در دنیا ، نظام های آموزشی انتخابی هستند که بدون در نظر گرفتن ارزیابی های رقابتی و به صورت عملی به آموزش مطالب بپردازد و دانش آموزان برای حل مسئله درس بخوانند نه برای پولدار شدن.(درست برعکس نظام های آموزشی در ایران که فقط ۲۰ پرور است!)
امروز اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» بردهام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز میشود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت، دین یک ملت، دموکراسی یک ملت، آزادی یک ملت و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز میشود.
نظام آموزشی ما یک نظام مکانیکی فرسوده و زنگ زده است که هی پیچ و مهرههایش را روغن میزنیم بلکه چند گام دیگر دوام بیاورد. آن هم در عصری که نظامهای آموزشی ارگانیک به پایان خود میرسند و عصر نظامهای آموزشی کاتالیک فرا رسیده است.
آی معلمهای عزیز، ما میدانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید. شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید. مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده میکند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیت کودکان ما را زنگ نمیزند بلکه متلاشی میکند، باور کنید رقابتهایی که بر سر نمره ایجاد میکنید از ترکشهای جنگی مخربتر است.
لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگیمان بیشتر شد، ضایعات نانمان بیشتر شد، آلودگی هوایمان بیشتر شد، شکاف طبقاتیمان بیشتر شد، پروندههای دادگستریمان بیشتر شد، تعداد زندانیانمان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد.
پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است. ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم. ما اکنون دچار کمبود مفرط آدمهای توانمند هستیم. پس لطفاً به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آنها گفتوگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.
باور کنید اگر بچههای ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت، و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود، و ندانند که با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست، هیچ چیزی از خلقت کم نمیشود؛ اما اگر آنها زندگی کردن را و عشق ورزیدن را و عزت نفس را و تاب آوری را تمرین نکنند، زندگی شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالیها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.
لطفاً برای بچههای ما شعر بخوانید، به آنها موسیقی بیاموزید، بگذارید با هم آواز بخوانند، اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند، بگذارید وقتی خوابشان می آید بخوابند و وقتی مغزشان نمیکشد یاد نگیرند. لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید. اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند، دین را در مغز آنان تزریق نکنید، فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید، زبانشان را برای نقد آزاد بگذارید، آنان را از وحشت آنچه شما مقدس میپندارید به لکنت زبان نیندازید. بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ریا را در آنها نهادینه نکنید.
اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دستکم هوای هم را داشته باشیم، نداشتهها و تنگناها و غمها و عقدههای خود را به کلاسها نبرید. ترا به خدا در کلاسهایتان خدایی کنید نه ناخدایی. شاید خدا به شما و ما رحم کند و از این زندان خودساخته رهایمان سازد.
*منبع:* تارنمای رسمی محسن رنانی. خلاصه شده توسط گاهنامه مدیر