شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

کاهش رفتار غیرمتمدنانه در گردشگری با رویکرد طراحی رفتار

در بازه زمانی شکل‌گیری گردشگری نوین و حتی قبل از آن ، برخی از گردشگران بعنوان افرادی با رفتارهای مخرب، ناایمن و ناپایدار شناسایی شده اند. چنین رفتارهایی باعث ناراحتی سایر گردشگران، هزینه جوامع، کاهش سودآوری کسب و کار و آسیب رساندن به زندگی در سراسر سیاره می شود. بنابراین همواره دست اندرکان و پژوهشگران در تلاش برای کاهش این پیامدهای منفی بوده اند و به نتایج متفاوتی دست یافته اند ولی راه حل های بدست آمده همیشه موفق نبوده و نیازبه ابداع روش های خلاقانه تری ا ست.


روش‌های متعددی در زمینه طراحی رفتار در گردشگری  مطرح شده است که در اینجا چند روش به اختصار مورد بررسی قرار می‌گیرد..

در اولین روش طراحی رفتار تلاشی فعال برای تأثیرگذاری عمدی و مؤثر بر رفتار انسان است. تعدادی از دانشمندان علوم رفتاری از جمله مازلو مینتر و بکمن وبری معتقدند اقتصاد رفتاری و فناوری متقاعدکننده،  توضیحی در مورد اینکه چگونه محیط نقش مهمی در تأثیرگذاری بر طیف وسیعی از رفتارهای انسانی ایفا می‌کند و همچنین زمینه‌هایی را  که رفتارها در آن رخ می‌دهند را فراهم می‌کند. آنها معتقدند که زمینه‌ها (شامل محیط فیزیکی و موقعیتی، فرهنگ، تاریخ و غیره) مبنایی برای معنا و اهمیت نقش‌ها و رفتار فراهم می‌کنند.

آنها معتقدند طراحی رفتاری طبیعی با دو آرایه و یک همبستگی همراه است شامل 1- مجموعه ای از رفتارها 2-  مجموعه ای از شرایط، و همبستگی بین دو آرایه به گونه ای است که یک رفتار خاص در یک شرایط خاص به کار گرفته می شود. بنابراین، طراحی در مورد تطبیق شکلی از رفتار با شرایطی است که در آن رفتار هدف معمولاً به کار می‌رود.



در دومین نظریه محققین علم طراحی اصول رفتارگرایی را به کار گرفته تا رفتار انسان را با محیط مرتبط کند. نظریه‌های شرطی شدن عامل اسکینر و و نظریه یادگیری اجتماعی باندورا اصل اساسی شرطی‌سازی عامل بیان می کنند که رفتاری که تقویت می شود (پاداش) تمایل به تقویت یا تکرار دارد، در حالی که رفتاری که تقویت نمی شود (نادیده گرفته یا مجازات می شود) تمایل به ضعیف شدن یا خاموش شدن دارد.

 بنابراین بکارگیری این اصول به طراحی شرایط برای تقویت رفتار، به شکل دهی و اصلاح رفتار کمک می‌کند. به عنوان مثال، به منظور شکل دادن به رفتار بسیار پیچیده شرایط لازم برای دریافت پاداش را یک قدم به رفتار هدف نزدیکتر کنید (یعنی تقریب متوالی). از سوی دیگر، نظریه یادگیری اجتماعی، بیان می‌کند که رفتار از طریق مشاهده رفتار دیگران (یعنی مدل‌ها) از محیط آموخته می‌شود. انسان ها پردازشگر اطلاعات فعالی هستند که به رابطه بین رفتار خود و پیامدهای آن فکر می کنند. طراحان معتقدند برای شکل دهی به رفتار گردشگران ابزار درمان‌ها (یعنی پاداش‌ها یا تنبیه‌ها) که بر اساس عملکرد واقعی ارائه می‌شوند، در ایجاد تغییرات رفتاری قوی‌ترین هستند.



در سومین نظریه  به طراحی معماری فضای‌های گردشگری پرداخته شده است. در این روش محققین با استفاده  از  شیوه‌های اولیه طراحی گردشگری (یعنی نشات گرفته از حوزه برنامه‌ریزی منطقه‌ای، طراحی شهری و معماری)، طراحی برای تجربیات گردشگری شامل تغییر محیط فیزیکی (مانند مکان‌های توریستی، محیط‌های ساخته شده)، دستکاری عناصر طراحی (به عنوان مثال. فرم‌ها، طرح‌بندی‌ها) به روش‌هایی که گردشگران را به استقرار یا خودداری از اعمال رفتارهای خاص مشروط می‌کند.

به عنوان مثال، یکی از محققین (گان) دستورالعمل‌ها و اصولی را برای طراحی منظره تعطیلات، جاذبه های گردشگری مختلف، چه طبیعی و چه تجاری، ارائه می دهد که تجربه بازدیدکنندگان را افزایش می دهد و یکپارچگی طبیعی محیط را حفظ می کند. این دستورالعمل‌ها طرح‌بندی ساختمان‌ها و پیکربندی‌های مختلف سایت‌های تفرجگاه گردشگری را پیشنهاد می‌کنند که منجر به نتایج رفتاری متفاوتی در بین بازدیدکنندگان می‌شود.

وی معتقد است گروه‌بندی ساختمان‌ها در اطراف یک فضای جمعی، بازدیدکنندگان را تشویق می‌کند تا در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنند، در حالی که قرار دادن آنها جدا از یکدیگر، فعالیت‌های اجتماعی را محدود می‌کند و به تشدید احساس انزوا و انحصار کمک می‌کند. علاوه بر این، علامت‌گذاری مسیرهای پیاده‌روی (به‌عنوان مثال با علائم، نرده‌ها، خطوط) جلوه‌ای از طراحی برای تنظیم جریان حرکت گردشگران و محدود کردن پایمال شدن مناطق حفاظت ‌شده است.


به طور مشابه، اصطلاحات فضای خدمات و اتمسفر برای نشان دادن تنظیمات (اغلب آگاهانه طراحی شده) که در آن رفتار مصرف خاصی رخ می دهد، محققین سه بعد فضای خدماتی را پیشنهاد می کند: (1) شرایط محیطی، (2) چیدمان و عملکرد فضایی، و (3) علائم، نمادها و مصنوعات.

آنها معتقدند بایستی ابعاد محیطی را به ابعاد فیزیکی، اجتماعی، نمادین اجتماعی و طبیعی گسترش داد. طراحی برای رفتار مصرف مطلوب (مثلاً خرید بیشتر، بیشتر ماندن)، بنابراین، شامل دستکاری در این ابعاد فضای خدمات، ایجاد شرایط، زمینه ای است که مصرف کنندگان با یک عمل به آن پاسخ می دهند.



بر اساس نظریه‌های فوق، مجموعه‌ای از اصول راهنما برای طراحی تجربه گردشگری پیشنهاد می‌شود.  قبل از هر چیز، شناسایی مشکلات طراحی، رفتار هدفی که به عنوان وسیلهای برای دستیابی به هدف کلی ایجاد تجربیات گردشگری معنادار برای گردشگران موثر باشد، برای مقاصد گردشگری ضروری است.


 برای انجام این کار، طراحی با انتخاب نتایج هدف مناسب برای هر دو طرف شامل گردشگران (در سطوح فردی و اجتماعی) و مقصد گردشگری شروع می‌شود. سپس رفتار هدف باید از طیفی از اقدامات احتمالی که گردشگران می توانند انجام دهند شناسایی شود تا  در نتیجه به کارآمدترین راه دست یابند.


 طراحی مفهومی از طریق درک عمیق گردشگران و رفتار آنها، قابل هدایت است.  این طراحی باید یا با هدف تقویت رفتاری (به عنوان مثال، تسهیل) و یا مداخله رفتاری (یعنی تغییر الگوهای اقدامات) همراه باشد. در طراحی باید در نظر داشت آیا رفتار هدف نیاز به تغییر آهسته دارد (مثلاً. ، رفتار برنامه ریزی سفر درازمدت) یا اقدامات فوری (مانند تصمیم گیری در محل) و ....  است.


نهایتا باید گفت رفتار غیرمتمدنانه برخی از گردشگران مشکل مهمی است که صنعت گردشگری با آن مواجه است. رفتار غیرمتمدنانه گردشگری به این معنی است که گردشگران از هنجارهای اجتماعی پیروی نمی کنند و در روند سفر به فعالیت های منفی می پردازند. بنابراین طراحی رفتاری باید در جهت دستیابی به اهدافی باشد که شامل تمام جنبه های یک تجربه است. طراحی تجربه گردشگری شامل فناوری اطلاعات و ارتباطات در مورد طراحی سیستم‌های فن‌آوری است که هم بدون زحمت (ساده) و هم لذت‌بخش (انگیزاننده) برای گردشگران و در القای رفتار هدف مؤثر است.



درماندگی آموخته شده

درماندگی آموخته شده (learned helplessness) یا ناتوانی آموخته شده، مفهومی در روانشناسی است که در آن افراد پس از تجارب مکرر شکست های پشت سر هم، انگیزه و اشتیاق خود برای تلاش کردن را از دست می دهند. افرادی که درماندگی آموخته شده را تجربه می کنند به این باور می رسند که کنترلی روی اتفاقات زندگی خود نداشته و قادر به تغییر شرایط نیستند. بنابراین  حتی زمان هایی که امکان تغییر وجود دارد دیگر تلاشی برای بهبود شرایط انجام نمی دهند.

طبق نظر انجمن روانشناسی آمریکا، درماندگی آموخته شده زمانی رخ می دهد که فرد به طور مکرر با شرایط غیرقابل کنترل و استرس زا مواجه می شود، اما تلاش های او قادر به تغییر موقعیت نیستند. بنابراین افراد یاد می گیرند که در برابر تغییر شرایط درمانده هستند و کاری از دست آن ها بر نمی آید. در نتیجه دست از تلاش برداشته و نسبت به اتفاقات زندگی خود بی تفاوت می شوند. افرادی که درماندگی آموخته شده را تجربه می کنند در تصمیم گیری های خود نیز دچار مشکل شده و خطر ابتلا به افسردگی در آن ها افزایش پیدا می کند.

درماندگی آموخته شده معمولاً به صورت فقدان عزت نفس، انگیزه پایین، فقدان پشتکار، اعتقاد به ناتوانی و در نهایت شکست منجر می‌شود. این بیشتر برای افرادی که حوادث آسیب زا مکرر مانند غفلت و سوء استفاده در دوران کودکی یا خشونت خانگی را تجربه کرده‌اند، رایج است.

راهکارهای عملی غلبه بر درماندگی آموخته شده

پس افراد برای غلبه بر درماندگی آموخته شده چه می‌توانند بکنند؟ تحقیقات نشان می‌دهد که درماندگی آموخته شده را می‌توان به طور موفقیت آمیزی کاهش داد، به ویژه اگر مداخله در زمان شروع اولیه رخ دهد. درماندگی آموخته شده طولانی مدت نیز می‌تواند کاهش یابد، اگرچه ممکن است به تلاش طولانی مدت نیاز داشته باشد.
درمان می‌تواند در کاهش علائم درماندگی آموخته شده موثر باشد. درمان شناختی-رفتاری که شکلی از روان درمانی است که می‌تواند در غلبه بر الگوهای تفکر و رفتاری که به درماندگی آموخته شده کمک می‌کند، سودمند باشد.
هدف درمان رفتاری شناختی (CBT) کمک به بیماران در شناسایی الگوهای فکری منفی است که به درمان احساس درماندگی آموخته شده کمک می‌کند و سپس این افکار را با افکار خوش بینانه و منطقی جایگزین می‌کند. این فرآیند اغلب شامل تجزیه و تحلیل دقیق آنچه در حال فکر کردن هستید، به چالش کشیدن فعالانه این ایده‌ها و بحث در مورد جانشینی الگوهای فکری منفی است.
افراد می‌توانند با تمرین استقلال از سنین جوانی و با پرورش انعطاف پذیری، عزت نفس و شفقت به خود، در برابر درماندگی آموخته شده عقب نشینی کنند. درگیر شدن در فعالیت‌هایی که کنترل خود را باز می‌گردانند نیز می‌تواند ارزشمند باشد. به عنوان مثال، یک فرد مسن که در روند پیری احساس درماندگی می‌کند، می‌تواند تمرینات کوچکی انجام دهد که می‌داند حس کنترل را باز می‌گرداند.
مطالعات نشان داده است که ورزش می‌تواند در کاهش علائم درماندگی آموخته شده مفید باشد.

استاندارد ISO10015:2019 (مدیریت موثر فرایند آموزشی)

گواهینامه ایزو ( گواهینامه ISO ) چیست ؟

گواهینامه ایزو ( گواهینامه ISO ) مدرک و سندی است که نشانگر پیاده سازی موفق الزامات یک استاندارد ایزو در سازمان می باشد. به عنوان مثال اگر سازمانی موفق به دریافت گواهینامه ۹۰۰۱ گردد به این معنی است که الزامات استاندارد ایزو ۹۰۰۱ به درستی در این سازمان اجرایی شده و گواهینامه ای دال بر موفقیت در این موضوع به سازمان اعطاء گردیده است.

گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ چیست؟

گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ به مدیریت کیفیت در خدمات و تولیدات اطلاق می گردد. ایزو ۹۰۰۱ به عنوان استاندارد شناخته‌شده بین‌المللی برای سیستم‌های مدیریت کیفیت (QMSتعریف شده ‌است. این استاندارد گسترده‌ترین استاندارد QMS در جهان است که بیش از ۱ میلیون گواهینامه برای سازمان ها در ۱۷۸ کشور جهان اخذ شده است. جهت اخذ ایزو ۹۰۰۱ ( دریافت ایزو ۹۰۰۱ – صدور ایزو ۹۰۰۱ ) ایزوسیستم آماده ارائه خدمات به شرکت ها و سازمان ها می باشد.

داشتن و اخذ گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ در وهله ی اول موجب ایجاد ساماندهی کیفی در روند تولیدات یا خدمات شده و مانع از انجام سلیقه ای در امور می شود.

همچنین با توجه به اینکه در گواهینامه ISO 9001 به موضوع بهبود مستمر توجه جدی شده از واحدهای صنعتی یا مراکز خدماتی دارنده این استاندارد انتظار می رود که طی برنامه ای کیفیت محصولات خود را نیز ارتقا بخشند.


در ورژن و ویرایش جدید گواهینامه ایزو ۹۰۰۱ که به ISO 9001 : 2015 شناخته می شود به بحث مدیریت ریسک نیز توجه ویژه شده و می بایست در تمامی فرایندهای سازمانی به بحث ریسک توجه نمود.

این استاندارد از سری استانداردهای سری ۱۰۰۰۰ است که برای اندازه گیری میزان کاربرد و تاثیر فرآیند آموزش در سازمان ها و شرکت ها به کار گرفته می شود.

 استاندارد ISO 10015

امروزه نقش آموزش در سازمان ها به روشنی مشخص شده و سازمان ها برای دستیابی به کیفیت حداکثری در تولیدات و خدمات خود اقدام به شناسایی نیازهای آموزشی بخش های مختلف سازمان و همچنین پرسنل می نمایند. کارکنان آموزش دیده به مراتب بهره وری بالاتری در اجرای وظایف خود و در نتیجه رضایت مندی مشتریان خواهند داشت و اینجاست که نقش استاندارد ISO 10015 به شدت پر رنگ می شود.

استقرار فرآیند آموزش بر اساس ISO 10015 می تواند موثرترین راه برای اندازه گیری میزان اثر بخشی فرآیند آموزش در سازمان ها باشد. اجرای اثربخش سیستم مدیریت آموزش در سازمان ها نیازمند تعهد مدیریت ، تعهد آموزش گیرندگان و در نهایت تعهد آموزش دهندگان می باشد. با استفاده از راهنمای موجود در این استاندارد سازمان ها علاوه بر رفع نیازمندی، در مسیر تحقق یک سازمان یاد گیرنده حرکت می نمایند.

تاریخچه تدوین استاندارد ISO 10015

استاندارد ISO 10015 توسط و تحت نظارت کمیته فنی ISO/TC176 مدیریت و تضمین کیفیت و کمیته SC3 تهیه شده است. عوامل مختلفی نظیر “عدم شناسایی نیازهای آموزشی صحیح کارکنان، عدم توجه به مشاغل در برآورد نیازهای آموزشی تعیین نیازها و نه شناسایی نیازها ، فقدان اهداف و استراتژی های آموزشی ،‌ضعف در طراحی محتوا و برنامه آموزشی، عدم توجه به مسائل مربوط به اجرای دوره های آموزشی ،‌عدم ارزیابی مناسب از تامین کنندگان آموزشی ،‌مشخص نبودن نتایج آموزش و بسیاری از عوامل دیگر” نمایندگان ۲۲ کشور جهان را در دسامبر ۱۹۹۹ بر آن داشت تا پیش نویس اصلی استاندارد آموزش را طراحی و به عنوان راهنمایی برای  فعالیت های آموزشی سازمان ها ارائه دهند.

فرآیند آموزشی نظام مند و برنامه ریزی شده می تواند نقش مهمی در بهبود توانمندی های منابع انسانی و تامین اهداف کیفی سازمان ایفا نماید. لذا تمامی سازمان ها و شرکت هایی که اقدام به ارائه خدمات و تولیدات به مشتریان می نمایند می توانند با بهره گیری از سیستم ISO 10015 ضمن نیازسنجی اقدام به آموزش پرسنل خود نموده و سپس با استفاده از راهنمایی های کامل و جامع استاندارد اندازه گیری اثربخشی آموزش اقدام به اندازه گیری میزان اثربخشی فرایندهای آموزشی سازمان نمایند.

در استاندارد ایزو ۹۰۰۱ نیز به بحث آموزش به صورت ویژه تاکید می شود لیکن در استاندارد ISO 10015 موضوع اثربخشی آموزشی و توجه به کاربرد آموزش های طی شده به صورت تخصصی و جامع مورد تاکید قرار می گیرد.

به کارگیری این استاندارد در کنار سایر استانداردهای پایه نظیر ایزو ۹۰۰۱ به رشد و تعالی سازمان کمک شایانی خواهد نمود.


کلیات استاندارد

یک فرایند آموزش نظام‌مند و طرح‌‌ریزی‌شده می‌تواند نقش مهمّی را در یاری رساندن به سازمان در جهت بهبود توانمندی‌ها و تأمین اهداف کیفیت سازمان داشته باشد.
برای انتخاب و اجرای آموزش به‌منظور جبران کاستی‌ها، مدیریت بایستی مراحل زیر را مورد پایش قرار دهد:

  • تعیین نیازهای آموزشی
  • طراحی و برنامه‌ریزی آموزش
  • فراهم‌آوردنِ آموزش
  • ارزشیابی نتیجه آموزش

۱- تعیین نیازهای آموزشی

مطابق با استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ در فرایند آموزش، بایستی پس از آنکه تحلیل نیازهای سازمان صورت گرفت و موضوعات مرتبط به شایستگی ثبت گردید آغاز گردد.

سازمان بایستی میزان شایستگی موردنیاز برای هر کاری را که بر کیفیت محصولات تأثیر می‌گذارد تعیین کند، شایستگی کارکنان برای انجام آن کار را ارزیابی ‌کند و طرح‌هایی را برای برطرف‌کردن کاستی‌های احتمالی مربوط به شایستگی تهیه نماید.

۲- طراحی و برنامه‌ریزی آموزش

این مرحله از استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ موارد زیر را شامل می‌شود:
الف – طراحی و برنامه‌ریزیِ اقداماتی به‌منظور پرداختن به کاستی‌های مربوط به شایستگی
ب – تعیین معیارهای ارزشیابی نتایج آموزش، پایش فرایند و تعیین محدودیت‌ها

۳- فراهم‌آوردنِ آموزش 

فراهم‌کردن و اجرای آموزش در استاندارد ایزو ۱۰۰۱۵ شامل سه مرحله زیر است:

  • پشتیبانی قبل از آموزش
  • پشتیبانی در حین آموزش
  • پشتیبانی پس از پایان آموزش

۴- ارزشیابی نتیجه آموزش

ارزیابی سیستم مدیریتی توسط تیم با تجربه و حرفه‌ای به شما کمک می‌نماید تا نقاط قوت و فرصت‌های بهبود در سیستم مدیریتی سازمان خود مطلع شوید و بتوانید نقشه مسیر بهبود سیستم مدیریتی را در سازمان مشخص نمایید.




سیستم مدیریت آموزش و تخصیص گواهینامه ایزو ۱۰۰۱۵ نیازمند تعهد مدیریت، افراد تحت آموزش و در نهایت تعهد آموزش‌دهندگان است. با استفاده از راهنمای موجود در این استاندارد، سازمان‌ها علاوه بر رفع نیازمندی، در مسیر تحقق یک سازمان یادگیرنده حرکت می‌کنند.


مهارتهای رفتاری و زندگی

رفتار چیست و چه ویژگیهایی دارد ؟

رفتار در روانشناسی به صورتهای زیر تعریف شده است:

۱) پاسخ قابل مشاهده.

۲) هر فعالیت و عملی که موجود زنده انجام می دهد و متضمن کارهای بدنی و پنهان، اعمال فیزیولوژیک، عاطفی و عقلی می باشد.خواه یک عمل خاص و یا مجموعه ای از اعمال باشد.

۳) یک بازتاب یا مجموعه بازتابهای فرد نسبت به یک وضع.

۴) روش کار شخص در یک وضع و موقعیت خاص و معین. آنچه شخص انجام می دهد.

برای شناخت رفتار باید ویژگیهای آن را شناخت؛ رفتار دارای ویژگی های زیر است :

۱) رفتار ، یک اقدام و عمل (کردار و گفتار ) است مانند: دیر آمد و فریاد کشید؛ نه یک صفت یا ویژگی مانند عصبانیت و ماهر .

۲) رفتار ، عملی است قابل مشاهده و فیزیکی که دست کم از یکی از سه جهت (فراوانی، تداوم و شدت) قابل تشخیص، و اندازه گیری و نمایش در قالب یک کمیت عددی باشد.

۳) از آنجا که رفتار ، جنبهٔ فیزیکی دارد پس قابل حس و مشاهده است و چیزی که مشاهده شود قابل توصیف و ثبت وقایع نیز هست.

۴) رفتار به صورت قانونمند از محیط (فیزیکی و اجتماعی) تاثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد ؛ این قاعده را « قانونمندی رفتار » می گویند.

۵) رفتار آدمی به دو صورت آشکار و پنهان اتفاق می افتد:

رفتار آشکار، رفتاری است که دیگران می توانند آن را از طریق یکی از حواس خود دریافت کنند و رفتار پنهان آن است که فقط خود شخص رفتارش را درک می کند ؛ مانند فکر کردن .

 

مدل های رفتاری DISC

مدل های رفتاری DISC با فیلم یکی از موقعیت‌هایی که تفاوت افراد در مهارت های رفتاری به خوبی مشاهده می‌شود، نحوه انتخاب و مشاهده فیلم آنهاست.

برخی عاشق فیلم‌های جنایی، راز بقا و علمی هستند.

حال آنکه گروهی دیگر فیلم‌های خانوادگی، هندی و یا معناگرا را ترجیح می‌دهند.

گذر زندگی به ما نشان داده است که نحوه دیدن، کار کردن و حرف زدن آدم‌ها متفاوت است.

برخی جزئیات را می‌بینند و برخی کلیات.

بعضی با هیجان حرف می‌زنند و برخی آرام و یکنواخت.

برخی خیلی خوب گوش می‌کنند و برخی مرتب کلام تو را قطع می‌کنند.

حضور این آدم‌ها در کنار هم منجر به تعارض و تضاد و اختلاف می‌شود.

اما کافی است شما این تفاوت‌ها را در خود و دیگران درک کنید.

حالا می‌توانید روی نقاط قوت‌ها متمرکز شده و نقاط ضعف را پوشش دهید.

یکی از روش‌های آشنایی با این تفاوت‌های فردی،آموزش دیدن مهارت های مدل‌های رفتاری DISC می‌باشد.

 

 

مدل شخصیت دیسک DISC

تست دیسک، یک تست شخصیت معروف است که برای سنجش ۴ ویژگی اصلی استفاده می شود. دیسک در واقع مخفف چهار کلمه است:

  • تسلط (D: Dominance)
  • نفوذ (i: Influence)
  • ثبات (S: Steadiness)
  • وظیفه شناسی (C: Conscientiousness)

مدل شخصیت دیسک یک نمودار دایره ای است که به ۴ قسمت تقسیم می شود. هر کدام از این چهار قسمت نشان دهنده یکی از ۴ ویژگی تسلط، نفوذ، ثبات و وظیفه شناسی است.

۴ تیپ شخصیتی اصلی در تست دیسک

در تست دیسک ۴ شخصیت اصلی وجود دارد:

۱. تیپ شخصیتی تسلط گرا (D)

افراد تیپ شخصیتی تسلط گرا متمرکز و مصمم هستند. آنها به جای فرآیند، به نتایج توجه می کنند. ویژگی های شخصیتی این افراد عبارت است از: وظیفه گرا، مستقیم، متمرکز، مصمم. افرادی که سطح D  بالایی دارند، برونگرا و وظیفه مدار هستند. آنها تمایل دارند مستقیم، قاطع، محرک و خواستار باشند. این افراد معمولاً اعتماد به نفس بالایی دارند، خودانگیخته هستند و به راحتی ریسک می کنند. آنها دوست دارند روی تصویر بزرگ تمرکز کنند و به جزئیات علاقه ای ندارند. این افراد را معمولا در موقعیت های رهبری می بینید.

معایب سطح بالای D چیست؟ وقتی فردی با سطح بالای D، دچار استرس می شود، بسیار بی حوصله و رک (اهمیت ندادن به احساسات دیگران) می شوند و ممکن است تصمیماتشان را بدون هماهنگی با دیگران بگیرند و به جای متقاعد کردن افراد، از قدرت خود استفاده کنند تا به چیزی که می خواهند برسند.

۲. تیپ شخصیتی با نفوذ (I)

این افراد برون‌گراترین و اجتماعی‌ترین فرد در تیم هستند. آنها مشتاق ترین و متقاعد کننده ترین افراد تیم هستند و به برقراری ارتباط با دیگران تمایل زیادی دارند. این افراد برونگرا، اجتماعی، مشتاق و متقاعد کننده هستند. افرادی که I بالایی دارند، برونگرا و مردم دار هستند. آنها دوست دارند الهام بخش و تاثیرگذار باشند و در تعمامل با دیگران باشند و خودشان را در کارها درگیر می کنند. این افراد معمولاً زیاد صحبت می کنند و نفوذ کلام خوبی دارند و بسیار پرانرژی هستند و دوست دارند دیگران را درگیر گفتگو کنند. رهبران این تیپ شخصیتی، به دیگران انرژی می‌دهند و معمولاً به دلیل مهارت‌ها و جذابیت‌های اجتماعی بسیار محبوب هستند.

اگر فردی سطح بسیار بالایی از ویژگیI  داشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟ وقتی چنین فردی استرس دارد با تمرکز بیش از حد بر روی افراد و نادیده گرفتن جزئیات و وظایف، به هم می ریزند. این افراد از طرد شدن در اجتماع می ترسند زیرا گرایش زیادی به دوست داشته شدن از طرف دیگران و محبوب بودن دارند و به فشارها با حملات کلامی پاسخ می دهند.

۳. تیپ شخصیتی با ثبات (S)

افراد تیپ شخصیتی S، دلسوزترین و آرام ترین تیپ هستند. آنها ترکیبی از صبر و آرامش و سرعت متعادل هستند. افرادی که دارای S  بالایی هستند، درون گراتر و محتاط تر و مردم گراتر هستند. آنها دوست دارند افرادی حمایت کننده، قوی و پایدار باشند و معمولا کمی خجالتی هستند. آنها معمولاً افرادی آرام و راحت هستند. آنها حمایت، همکاری و حفظ ثبات را دوست دارند. وقتی افرادی که S بالایی دارند در موقعیت های رهبری قرار می گیرند، سخت کار می کنند تا مطمئن شوند هماهنگی و تعادل برقرار می شود.

زمانی که افراد با S بالا دچار استرس می شوند، برای حفظ روابط از هرگونه تعارض و کشمکشی اجتناب می کند. از آنجایی که این افراد معمولا کم صحبت می کنند و جلب توجه نمی کنند، احتمال نادیده گرفته شدنشان زیاد است. آنها ممکن است با عدم تصمیم گیری و سازگاری بیش از حد محدود شوند. این افراد معمولاً از از تغییر، بی ثباتی و توهین به دیگران می ترسند.

 

 

۴. تیپ شخصیتی وظیفه شناس (C)

شخصیت وظیفه شناس دید تحلیلی شان را با ویژگی توجه به جزئیات ترکیب می کنند. آنها سرعتی متوسط و متعادل و رویکردی سیستماتیک به وظایف دارند. افرادی که درجه C بالایی دارند، درون گرا و محتاط و وظیفه شناس هستند. آنها افرادی محتاط، حسابگر، شایسته، متفکر و مراقب هستند. آنها معمولاً تحلیلی و هدفمند هستند و به جزئیات بسیار علاقه دارند و توجه می کنند. آنها برای دقت ارزش قائل هستند و طبیعتی کنجکاو دارند و اغلب با پرسیدن سؤالات بسیار، افرادی انتقادگر به نظر می رسند. رهبرانی که C بالایی دارند انتظار دارند همه از استانداردهای آنها پیروی کنند و سعی می کنند همه چیز همانطور که باید باشد، پیش برود.

معایب سطح بسیار بالای C چیست؟ زمانی که افراد با درجه C بالا دچار استرس می شوند، از زیر کارها طفره می روند  و با تغییر موضوع از تعارض اجتناب می کنند. آنها فشار سریع و زیاد را دوست ندارند و احتمالاً به دلیل عدم اطمینان و سردرگمی با سرعت کمتری به آن پاسخ می دهند. آنها را می توان با تحلیل بیش از حد، منزوی کردن خود و ترس از انتقاد محدود کرد.

تست دیسک چقدر زمان نیاز دارد؟

تست DiSC  فقط ۱۵ دقیقه طول می کشد. شما به راحتی به یک سری سوالات در مورد رفتارهایتان پاسخ می دهید. برای پاسخ به سوالات از مقیاس لیکرتی از کاملاً مخالف تا کاملاً موافقم استفاده می کنید. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد. افراد معمولاً تعجب می کنند که چطور می توان چنین مشخصات شخصیتی دقیقی را به این سرعت تکمیل کرد و جواب دقیق گرفت. پاسخ این سوال ساده است. تست دیسک یک تست تطبیقی است. به این معنی که بر اساس پاسخ های شما در طول آزمون، سؤالات متفاوت و سؤالات کمتری به شما نشان داده می شود. به این ترتیب شما فقط سوالات مربوط به تشخیص رفتارهای غالب خود را با استفاده از سیستم DiSC می بینید. بدون سوال اضافی و بدون تلف کردن وقت!

چرا تست دیسک محبوبیت زیادی پیدا کرده است؟

یکی از دلایل محبوبیت این تست زمان کم آن است. همانطور که اشاره کردیم برای تکمیل این تست به چیزی حدود ۱۵ دقیقه زمان نیاز دارید. همچنین برخلاف بعضی از تست های شخصیت، محبوبیت این تست به دلیل دقت و در عین حال سادگی آن است. در حالی که تست‌های شخصیتی دیگری نیز وجود دارد که روانشناسان ممکن است آنها را ترجیح بدهند، افراد عادی نمی‌توانند نمرات خود را در بسیاری از حوزه‌ها به خاطر بسپارند.

بطور کلی یکی از روش‌های آشنایی با این تفاوت‌های فردی، آشنایی با مدل‌های رفتاری DISC می‌باشد.

هر بُعد دارای نقاط ضعف و قوت خاص خود می‌باشد.

آشنایی با این مدل‌ها کمک می‌کند تا با شناخت بهتر خود، مسیر توانمندسازی خود را بهبود بخشید.

ضمن آنکه نقاط ضعف و قوت دیگران را نیز بهتر شناخته در ایجاد ارتباط بهتر گام بردارید.

تغییر رفتار در روانشناسی چیست؟

تغییر رفتارهای کمتر مطلوب قادر است به فرد، محیط و جامعه کمک نماید. رفتارها می توانند به طور ریشه دار به عادت مبدل گردند. زمانی که یک رفتار به عادت تبدیل می‌شود فرد بدون فکر و به صورت خودکار آن را انجام می‌دهد. ما در این مقاله قصد داریم درباره چیستی، مدل ها و نظریه های تغییر رفتار در روانشناسی اطلاعاتی را ارائه دهیم.

تغییر رفتار درباره ی تغییر عادت‌ها و رفتار‌ها در دراز مدت شکل می‌گیرد. تحقیقات در حوزه‌ی رفتارهای مرتبط با سلامت نشان دهنده‌ی آن است که تغییرات کوچک می‌توانند منجر به بهبودی های چشمگیری در سلامت و امید به زندگی فرد شوند.

از سری تغییراتی که می تواند زمینه ساز بهبود سلامت افراد گردد می توان به ترک سیگار، تغذیه سالم، رانندگی ایمن، تمرین رابطه جنسی ایمن، ورزش منظم و کاهش مصرف الکل اشاره کرد.

رفتار هایی که هدف مداخلات تغییر هستند شامل رفتار هایی می‌شوند که محیط را تحت تاثیر قرار می‌دهند. به طور مثال ریختن آشغال‌ها و زباله ها، روشن گذاشتن چراغ ها و از جمله رفتارهایی هستند که بر محیط تاثیر می‌گذارند.

همچنین برخی تغییرات رفتاری مانند تمرین ذهن آگاهی، خواب مناسب، کاهش اهمال کاری، ترکیب فعالیت‌های خود مراقبتی منظم و قاطعیت بیشتر در محل کار می‌تواند با بهبود رفاه مرتبط باشد.

 

ظرفیت روان شناختی یک فرد عبارت است از " توانایی شخص در مواجهه با انتظارات و دشواری‌های زندگی روزمره. " بالابودن ظرفیت روانشناختی ؛ این امکان را به شخص می‌دهد که زندگی خود را در سطح مطلوب روانی نگه دارد و این توانایی را به صورت رفتار سازگارانه و عمل مثبت و مؤثر متبلور سازد.

یکی از راه‌های پیشگیری از بروز مشکلات روانی و رفتاری ارتقاء ظرفیت روانشناختی افراد می‌باشد که از طریق آموزش مهارتهای زندگی جامه عمل می‌پوشد. مهارتهای زندگی عبارت است از مجموعه‌ای از توانایی‌ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می‌آورند. پژوهش‌های متعدد و گسترده‌ای تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد ، پیشگیری از رفتارهای خشونت‌آمیز ، تقویت اتکا به نفس ، افزایش مهارتهای مقابله با فشارها و استرس‌ها ، برقراری روابط مثبت و مؤثر اجتماعی و ... نشان داده‌اند.

نیازهای زندگی امروز ، تغییرات سریع اجتماعی فرهنگی ، تغییر ساختار خانواده ، شبکه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی و تنوع ، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی انسان ها را با چالشها ، استرس‌ها و فشارهای متعددی روبرو نموده است که مقابله مؤثر با آنها نیازمند توانمندی‌های روانی- اجتماعی می باشد . فقدان مهارتها و تواناییهای عاطفی ، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسائل و مشکلات آسیب پذیر نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی ، اجتماعی و رفتاری قرار می‌دهد .

پژوهش‌های بی‌شمار نشان داده‌اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند

 

اصطلاح مهارت درمعانی مختلفی به کار رفته است. وقتی می گوییم کسی مهارت انجام کاری را دارد به این معنی است که او توانایی های لازم برای انجام صحیح آن کار را دارد. بر این مبنا و با توجه به معنای مختلف مهارت، از مهارت های زندگی تعاریف مختلفی ارائه شده است.

مهارت های زندگی، مهارت هایی هستند که برای افزایش توانایی های روانی اجتماعی افراد آموزش داده می شوند و فرد را قادر می سازند که به طور موثر با مقتضیات و کشمکش های زندگی رو به رو شود.

” مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و موثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، تصمیم گیری های صحیح ، حل تعارض‌ها و کشمکش‌ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می زنند (WHO سازمان بهداشت جهانی ،۱۹۹۶). “

 

سازمان بهداشت جهانی در تعریفی دیگر مهارت های زندگی را توانایی انجام رفتار سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضروریات زندگی روزمره خود کنار بیاید، تعریف کرده است.

تاریخچه تدوین مهارت های زندگی

امروزه علی رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه های زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیر نموده است.

پژوهش های بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی عاطفی ریشه های روانی اجتماعی دارند. برای مثال در زمینه سوء مصرف مواد مشخص شده است که چهار عامل عزت نفس پایین، ناتوانی در بیان احساسات، فقدان مهارت های ارتباطی و تاثیر پذیری اجتماعی با این مشکل ارتباط دارند.

بنابراین انسان ها برای مقابله سازگارانه با استرس ها ، موقعیت های مختلف و تعارض های زندگی به یک سری مهارت های فردی و اجتماعی نیاز دارند که آنان را در کسب این توانایی تجهیز نماید. این مهارت ها بسیار زیربنایی بوده و در فرآیند رشد و تحول شکل می گیرند.

با توجه به موارد ذکر شده ، سازمان جهانی بهداشت در سال ۱۹۹۳ به منظور ارتقای سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیب های روانی اجتماعی برنامه ای را با عنوان ” آموزش مهارت های زندگی” تدارک دید.

 

مدل های آموزش مهارت های زندگی

به طور کلی دو نوع مدل برای آموزش به افراد ارائه شده است:

مدل اول که توسط سازمان بهداشت جهانی تدوین شده است مبتنی بر آموزش مهارت های ده گانه می باشد. این مهارت های ده گانه در ادامه به تفضیل معرفی می شوند.

مدل دوم بیشتر بر آموزش به نوجوانان تاکید دارد و به ۴-H معروف است. ۴-H نام سازمانی در ایالات متحده است که بنیاد ملی غذا و کشاورزی و وزارت کشاورزی این کشور آن را اداره می کند. یکی از اهداف این سازمان کمک به جوانان به منظور رسیدن به نهایت استعداد آنان و همچنین پیشبرد حوزه توسعه جوانان است.

نام این بنیاد نمایانگر چهار حوزه توسعه فردی مورد توجه این سازمان است : سر، قلب، دست ها و سلامت. هر حوزه شامل یک سری زیر مجموعه است که در ادامه توضیح داده می شود.

مدل H-4

حیطه اول : سر (Head)

یاد بگیریم چگونه بیاموزیم؟

تصمیم گیری

حل مساله

حیطه دوم : قلب (Heart)

ارتباط

همکاری

مهارت های اجتماعی

حل تعارض

پذیرش تفاوت ها

حیطه سوم : دست ها (Hands)

شرکت در خدمات داوطلبانه

مسئولیت پذیری

همکاری در گروه

حیطه چهارم: سلامتی (Health)

سبک زندگی سالم

مدیریت استرس

پیشگیری از بیماری

امنیت شخصی

مهارت های زندگی ده گانه

همان طور که قبلا گفته شد این مهارت ها توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده اند و تا حدودی با مهارت های ارائه شده توسط مدل ۴-H همپوشانی دارند. مدل رایج در آموزش عمدتا مدل مهارت های زندگی ده گانه است.

 

 

۱- مهارت خودآگاهی

خودآگاهی یا خودشناسی اولین و مهم ترین مهارت است. این مهارت پایه و زیر بنای یادگیری تمام مهارت ها و همچنین داشتن یک زندگی با کیفیت می باشد. انسان با شناخت صحیح از خود در بسیاری از مواقع بحرانی قادر به کنترل هیجانات منفی خود و در نتیجه تصمیم گیری های صحیح و منطقی می باشد. این مهارت شامل موارد زیر می شود:

·       اگاهی از نقاط ضعف

·       اگاهی از نقاط قوت

·       تصویر خود واقع بینانه

·       آگاهی از حقوق و مسئولیت ها

·       توضیح ارزش ها

۲- همدلی

انسان موجودی اجتماعی است. دنیای امروز نیز ایجاب می کند که انسان ها با یکدیگر در تعامل باشند. این تعامل در عین داشتن مزایا، معایبی نیز به دنبال دارد. انسان ها در عین با هم بودن و فواید بیشمار آن دچار مسئله و اختلاف با یکدیگر نیز می شوند. اینجا است که داشتن مهارت های همدلی، پذیرش یکدیگر و قبول تفاوت ها اهمیت پیدا می کند.

·       علاقه داشتن به دیگران

·       تحمل افراد مختلف

·       رفتار بین فردی همراه با پرخاشگری کمتر

·       دوست یابی

·       احترام قائل شدن برای دیگران

 

۳- مهارت های ارتباطی

داشتن مهارت های ارتباطی به استحکام هر چه بیشتر روابط کمک می کند. مهارت های ارتباطی در انواع موقعیت های اجتماعی به فرد کمک می کنند تا بهترین عملکرد را داشته باشد.

·       ارتباط کلامی و غیر کلامی موثر

·       ابراز وجود

·       مذاکره

·       امتناع

·       غلبه بر خجالت

·       گوش دادن

 

۴- مهارت های بین فردی

امروزه برای موفقیت در بسیاری از امور نیازمند کار گروهی هستیم. باید یاد بگیریم که چگونه گروه تشکیل دهیم. چه رفتاری در گروه داشته باشیم و چگونه مرز خود را حفظ کنیم. مهارت های بین فردی در این زمینه به ما کمک می کنند.

·       همکاری و مشارکت

·       اعتماد به گروه

·       تشخیص مرزهای بین فردی مناسب

·       دوست یابی

·       شروع و خاتمه ارتباطات

 

۵- مهارت حل مسئله

دنیای امروز، پر از مساله و چالش است. مهارت حل مسئله می آموزد که می شود به مشکلات هم به چشم یک فرصت نگاه کرد. به ما می آموزد که چگونه به دنبال حل مساله باشیم. گاهی به دنبال فشار روانی ناشی از مشکلات به دنبال راه حل های هیجان محور هستیم .راه حل هایی که مانند یک مسکن هستند و به طور موقت باعث آرامش ما می شوند. اگر چه این راه حل ها همیشه هم بد نیستند اما در صورت استفاده افراطی از آن ها منجر به فرار فرد از مشکلات می شود و حتی گاهی باعث می شود که فرد برای اجتناب همیشگی از مشکلات به مواد مخدر روی بیاورد.

·       تشخیص مشکلات، علل و ارزیابی دقیق

 

۶- مهارت تصمیم گیری

همه ما همواره در معرض تصمیم گیری های مهم هستیم. اگر بتوانیم تحلیل دقیقی از موقعیت داشته باشیم و همین طور از ویژگی های خود به خوبی آگاهی داشته باشیم می توانیم تصمیم های مناسبی در طول زندگی خود بگیریم.

·       تصمیم گیری فعالانه بر مبنای آگاهی از حقایق

·       تصمیم گیری بر مبنای ارزیابی دقیق موقعیت ها

·       مهارت حل تعارض

·       تشخیص راه حل های مشترک

 

۷- مهارت مقابله با هیجانات منفی

همه ما در طول عمر خود، هیجانات منفی را تجربه کرده ایم. هیجانات منفی چندان خوشایند نیستند، ولی وجود دارند. داشتن مهارت مقابله با آنها به افزایش کیفیت زندگی کمک می کند.

·       شناخت هیجانات خود و دیگران

·       مقابله صحیح با هیجانات

·       مقابله با موقعیت هایی که قابل تغییر نیستند

 

۸- تکنیک های کنترل استرس

استرس بخش جدایی ناپذیر دنیای امروزی است. در کنار همه تجهیزاتی که برای زندگی امروزه در اختیار داریم، ضرورت استفاده از تکنیک های کنترل استرس انکار ناپذیر است. استرس بیش از حد تاثیرات مخربی بر کیفیت زندگی و سلامت بدن دارد. تکنیک کنترل استرس به آرامش بیشتر ما ، کیفیت زندگی و سلامتی جسم کمک می کند.

 

۹- مهارت تفکر نقادانه

همه ما امروزه در معرض انواع اطلاعات قرار داریم. اطلاعاتی که خیلی از آنها نادرست هستند. داشتن تفکر نقادانه به ما کمک می کند که بتوانیم اطلاعات درست را تشخیص دهیم و بهترین راه ممکن را انتخاب کنیم. این مهارت به ادراک از تاثیرات اجتماعی- فرهنگی بر نگرش و رفتار ما کمک می کند. همچنین باعث می شود به این نکته واقف شویم که منابع اطلاعاتی همیشه درست نمی‌گویند.

 

۱۰-مهارت تفکر خلاق

تفکر خلاق به نگاه ما به مسائل جهت می دهد. خیلی مواقع مشکلات با داشتن کمی خلاقیت حل می شوند. تفکر خلاق در انواع زمینه ها مانند محیط خانوادگی ، تربیت فرزند، محل کار و به کمک انسان می آید. همچنین نقش مهمی از پیشرفت های مهم انسان در تمامی زمینه ها با تفکر خلاق مرتبط است. یعنی علاوه بر حل مشکلات خود می توانیم به حل مشکلات دیگران نیز بپردازیم و حتی در پیشرفت علم بشریت سهیم باشیم.

 

چرا باید مهارت های زندگی را بیاموزیم؟

ارتقا بهداشت روان و پیشگیری اولیه

آموزش مهارت های زندگی بر عوامل زیر بنایی مشترک در بسیاری از زمینه های ارتقا بهداشت روانی و پیشگیری اولیه تاثیر می گذارد. به عنوان مثال عدم مهارت هایی همچون مقابله با هیجانات منفی و یا عدم کنترل استرس منجر به بروز بیماری های دیگر از جمله بیماری های جسمی و یا حتی افسردگی می شود. نداشتن مهارت تصمیم گیری باعث تصمیم گیری های غلط و تغییر مسیر زندگی خیلی از نوجوانان و یا حتی بزرگسالان می شود.

 

توانمند کردن افراد

آموزش مهارت های زندگی یک رویکرد کل نگر برای توانمند کردن افراد برای شناخت خود، دیگران و محیط می باشد. این آموزش ها ، نگرش ها و ارزش ها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. افراد علاوه بر اینکه یاد می گیرند مهارت های زندگی را در موقعیت های واقعی زندگی به کار ببرند، حقایقی را نیز در موقعیت های مختلف می آموزند.

 

تحقق توانایی بالقوه و انطباق با تغییرات زندگی

این برنامه موجب می شود که دانش و نگرش ها به توانایی های بالفعل تبدیل شوند و فرصت و زمینه انجام چنین کاری را نیز فراهم می آورد. در مواقع تجربه بحران های زندگی و تجربه هیجان های منفی مهارت های آموخته شده به کمک ما می آیند و می توانیم شرایط را به خوبی مدیریت کنیم. آموزش مهارت ها یک نقش طبیعی و مهم در انطباق افراد با شرایط زندگی مانند تکامل طبیعی فرهنگ ها، رشد اقتصادی و تغییر ساختار زندگی دارد.

 

آموزش مهارت های زندگی مخصوص چه سنینی است؟

واقعیت این است که این آموزش ها مخصوص همه افراد جامعه است و متعلق به سن خاصی نیست. همه ما در تمام دوران زندگی خود باید تصمیم های مهم بگیریم، با استرس و هیجانات منفی کنار بیاییم ، چالش های مختلفی را تجربه کنیم و به دنبال حل مساله باشیم. پس به این مهارت ها نیاز داریم.

 

چگونه این مهارت ها را یاد بگیریم؟

خوشبختانه مراکز مختلفی به آموزش این مهارت ها می پردازند. از کلینیک های تخصصی روانشناسی گرفته تا فرهنگ سراهای مختلف و حتی سراهای محله. برنامه های تلویزیونی و رادیویی نیز در این زمینه اختصاص داده شده است. همچنین کتاب های خود آموزی نیز در این زمینه تهیه شده است که می تواند به شما یاری برساند.

یادمون باشه که مهارت یعنی توانایی انجام صحیح یک کار! صرف اینکه بدانیم مهارت زندگی یعنی چه، کمک زیادی به ما نمی کند . باید بتوانیم این مهارت ها را به طور عملی به کار ببریم.

سرمایه‌گذاری سبز راهی به سوی گردشگری پایدار- به مناسبت روز جهانی گردشگری 2023

روز گردشگری، در ۲۷ سپتامبر هر سال، توسط سازمان ملل برای برجسته کردن این موضوع ایجاد شده است. اهمیت روزافزون گردشگری برای توسعه اقتصادی در سراسر جهان امری واضح است. اکنون بسیاری از شرکت‌ها و نهادها در همه صنایع، از نفت گرفته تا مسافرت، مجبور هستند جایگزین‌های پایدار دیگری را در نظر بگیرند. این جایگزین‌ها برای هر شرکت و صنعت متفاوت به نظر می‌رسند.  

روز جهانی گردشگری به دلایل زیادی وجود دارد، یکی از دلایل آن، به گفته National Today، اطمینان از دسترسی به سفر برای همه، به ویژه افراد دارای معلولیت و افراد با پیشینه‌های کم درآمد است. ترویج سفرهای جهانی به دلایل زیادی بسیار مهم است، عمدتاً به این دلیل که اگر به درستی انجام شود، فرصت‌های زیادی برای توسعه اقتصادی پایدار فراهم می‌کند.

هتل‌ها در حال حاضر مسئول ۱درصد از انتشار گازهای گلخانه‌ای جهانی (و افزایش) و مصرف کنندگان برجسته انرژی و آب هستند.  

برای افرادی که در نقش‌های تاثیرگذار در صنعت گردشگری کار می‌کنند، هیچ زمانی بهتر از اکنون برای شروع سرمایه‌گذاری‌ها و ابتکارات پایدار وجود ندارد. همانطور که ما به دنیای پس از همه‌گیری انتقال یافته‌ایم، مسافران گزینه‌های تعطیلات پایدارتری را نسبت به قبل از همه‌گیری بررسی می‌کنند. نظرسنجی ۲۰۲۲ Booking.com ادعا کرده که ۶۱درصد از پاسخ دهندگان نشان دادند که می‌خواهند در نحوه سفر خود تجدید نظر کنند و سعی می‌کنند بیشتر از تأثیرات زیست محیطی ناشی از سفر آگاه باشند. بنابراین این موضوع یک بازار بالقوه عظیم برای مقاصد نوظهور در اطراف و شهرهایی است که بیش از حد از آن‌ها بازدید می‌شود. گردشگران می‌خواهند با مکان‌هایی که بازدید می‌کنند ارتباط بیشتری داشته باشند و خود را در تجارب محلی و پایدار غوطه‌ور کنند که قبلاً هرگز ندیده‌اند. 

گردشگری مبتنی بر جامعه یکی از بهترین و حتی شاید بهترین راه‌ برای سرمایه‌گذاری سبز در صنعت است. این مدل گردشگری به بازدیدکنندگان این امکان را می‌دهد که واقعاً خود را در فرهنگ‌های جدید غرق کنند. اعضای آگاه جامعه که به عنوان راهنما خدمت می‌کنند در این فرآیند نقش کلیدی ایفا می‌کنند. قرقیزستان یکی از قوی‌ترین و توسعه یافته‌ترین طرح‌های گردشگری مبتنی بر جامعه در جهان را دارد. بسیاری از سفرها برای نشان دادن زندگی عشایری قرقیزستان در سراسر کشور طراحی شده‌اند.

به طور کلی، مسیر سرمایه‌گذاری سبز در گردشگری ممکن است ساده به نظر برسد، اما گفتن آن آسان‌تر از انجام آن است. در واقع، همه باید به طور مداوم دست به کار و درگیر شوند، زیرا ماهیت این سرمایه‌گذاری‌ها همین است. آن‌ها به کار بسیار بیشتری از صرف پول در یک استراحتگاه مجلل ساحلی نیاز دارند، اما بازگشت سرمایه‌های سبز میراثی ماندگار برای مردم، سیاره زمین و بازدیدکنندگان به مقصد ایجاد می‌کند. روز جهانی گردشگری در خدمت افزایش آگاهی از اهمیت گردشگری در سراسر جهان است. این یادآوری است که اگرچه گفتن از انجام دادن آن آسان‌تر از انجام دادن سودهای کوتاه‌مدت یا میان‌مدت است، سرمایه‌گذاری‌های سبز، اگر به خوبی انجام شوند، غالب خواهند شد.