شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

شاهوار

«فَالمُدَبِّراتِ أَمراً» «پس سوگند به تدبیر کنندگان کارها.»

گردشگری تعالی‌بخش


گردشگری تعالی‌بخش: برقـراری ارتباط با طبیعت وارتقای ابعادغیرمادی زندگی

گردشگری به واسطه حرکت فیزیکی به گردش ختم می‌شود؛ یعنی حرکـت از یـک نقطـه و بازگشت به آن پس از طی یک فرایند بیان شده. بنابراین این گردش نه تنها بـه جابـه جـایی فیزیکـی افراد بلکه به تجربیات افراد پیش از سفر، در شـروع حرکـت از مبـدأ، در مقصـد و بازگشـت بـه نقطۀ آغازین سفر وابسته است. ازآنجاکه سفر، گردشـگر را بـه جسـت جوی معنـا سـوق مـی دهـد، مـیتـوان گردشـگری را بـه کالبـد زاینـدة معنویـت تعبیـر نمـود.

با توجه به دسته بندیهای جدیدی که با ظهور گرایشهای نوین در حـوزه گردشـگری منتهـی شـد، برخی محققان گردشگران را به دودسته مدرن و سنتی تقسـیم مـی کننـد .


برخی گردشگر مدرن را نوعی گردشگری آگاهانه‌تر و باتجربه‌تر از گردشگر سنتی می‌دانند که بـه دنبـال برقـراری ارتباط با طبیعت وارتقای ابعاد غیرمادی زندگی خود است، بنابراین گردشگر مـدرن از عینیـات فراتـر می‌رود و به‌دنبال کشف حقیقت زندگی و درک معنای حقیقی پدیده‌هاست و روحیـه ماجراجویانـه و اکتشافی او بستر را برای کسب تجربیاتی ذهنی فراهم می‌سازد.


هر تفکر و رفتاری را میتوان معنوی تلقی کرد و حس تعالی جزء لاینفک معنویت اسـت؛ بنابراین هرآنچه منجر به شکل‌گیری حس متعالی و مقدسی در آدمـی اسـت مـی تـوان معنـوی قلمداد کرد. برای نمونه اگر فعل سفر موجب ایجاد حس متعالی در فرد مسافر شود، مـی تـوان آن سفر را سفری معنوی دانست و الزاماً نباید انتظار داشت معنویت صرفاً از زیارت یـا اعمـال نظام‌منـد مـذهبی حاصـل شـود، هرچنـد کـه یکـی از مهـم تـرین مراجـع دسـتیابی بـه معنویـت، گردشگری مذهبی است.



بدیهی است که آدمی وقتی احساس نیاز به امری کند، آن را در قالب هـدف تعریـف نمـوده و برای دستیابی به هدفی که در راستای نیازهایش شکل گرفته، تلاش می‌کند. مـی تـوان معنویـت را در بالاترین سطح هرم نیازهای مازلو دانست، جاییکه انسان از نیازهای فیزیکی و مادی عبـور کــرده اســت و بــا شــکل گیــری نیازهــای غیرمــادی در ضــمیرش، دســتیابی بــه تعــالی روح و خودشکوفایی برایش اهمیت ویژهای می‌یابد.

 بنابراین در جهت پاسخ به نیـاز اصـلی زنـدگی کـه در اینجا جستجوگری برای دستیابی به معنا است، به تکاپو می‌پردازد. اینجا هر چـه پیشـروی رخ دهد در جهـت درک معنـا و رسـیدن بـه سـطح بـالاتری از انسـجام بـا هسـتی اسـت.

نخستین و بنیادی‌ترین منبع قابل‌استناد برای نظریه‌پردازی و تولید محتوا در موضوع گردشگری تعالی‌بخش نص و متن قرآن کریم است که در این کتاب مقدس آیاتی با موضوعات سیر و سفر و گردشگری با اهداف عبرت‌آموزی، تعالی‌بخشی، آموزش و ... آمده است و اصولاً سیر و سفر یکی از ابزار تبلیغ انبیاء و اولیاء، پرستش خدای یکتا و اجتناب از طاغوت است که همین آیات دلایلی محکمی را در خود دارد که بیانگر سطح بالاتر داشتن رویکرد تعالی‌بخش نسبت به سایر دیدگاه‌ها و مکاتب مادی است.


 فواید سفر از کلام امیرالمومنین(ع) به‌خوبی بیان شده است که سفر موجب انبساط روح، تحصیل درآمد، تأمین معاش، فراگیری علم و تجربه، آموختن آداب زندگی و تعامل و معاشرت با افراد با فضیلت و خلاق است.

ابعاد تعالی‌گرایی در گردشگری به اَشکال رسیدن به تعالی، رسیدن به معنا و درک متقابل قابل تعریف است و مؤلفه‌هایی چون آموزش و پرورش، پندآموزی، تعقل و کاوشگری و زیرمؤلفه‌هایی چون عزت نفس، خودشکوفایی و خوداتکایی در این قالب و در جریان گردشگری با رویکرد تعالی‌بخش ظهور و بروز پیدا می کند.



مدیران گردشگری باید با شناخت و آگاهی از مبانی، آموزش و فرهنگ‌سازی، توانمندسازی جوامع میزبان و محلی بتوانند برای پررنگ‌ترکردن عنصر تعالی‌بخشی در صنعت گردشگری عمکرد مثبت و سازنده داشته باشند؛ چراکه مسئولیت‌پذیری گردشگران در مدیریت گردشگری تعالی‌بخش بسیار اهمیت دارد.

 اولویت‌دادن به گردشگری با تأکید بر تعالی‌گرایی در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های کلان کشور؛ به‌کارگیری منابع انسانی متعهد و متخصص؛ نگاه برنامه‌محوری در فعالیت‌ها؛ واگذاری امور به انجمن‌ها و صنوف متعهد و متخصص؛ تعامل و هماهنگی بین‌بخشی و فرابخشی ازجمله پیشنهادهای کاربردی برای دستیابی به توسعه گردشگری تعالی‌ بخش هستند.


وظایف راهنمایان گردشگری و مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی گردشگری

معرفی مدیر فنی بند ب

هر آژانس مسافرتی که در زمینه طراحی و فروش تور‌های مسافرتی، رزرو هتل و سایر خدمات سفر فعالیت می‌کند، به یک مدیر فنی با مجوز فعالیت نیاز دارد. مدیر فنی بند ب در واقع همان مدیر آژانس خدمات مسافرتی است که با گذراندن دوره‌ مدیریت فنی بند ب، مهارت و توانایی لازم برای رهبری آژانس و مدیریت خدمات آن‌ را کسب کرده است. مدیران فنی آژانس‌ها، علاوه بر رهبری و مدیریت آژانس و کارکنان، برنامه‌ریزی و تعیین قیمت پکیج‌ها، انتخاب مقاصد گردشگری، انتخاب بازار‌های هدف و پیش‌بینی بودجه آژانس‌ بر عهده دارد.

آژانس مسافرتی بند ب چیست؟

آژانس مسافرتی بند ب که با عنوان «شرکت خدمات جهانگردی» نیز شناخته می‌شود، با کسب مجوز از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و تحت نظارت مستقیم این وزارتخانه فعالیت می‌کند. وظیفه اصلی آژانس مسافرتی بند ب، برگزاری انواع تورهای داخلی و خارجی، تورهای ورودی، رزرو هتل، اخذ ویزا و سایر خدمات گردشگری است. این آژانس‌ها برای فعالیت قانونی در حوزه سفر و گردشگری به استخدام مدیر فنی بند ب نیاز دارند یا دارندگان مدرک مدیر فنی بند ب می‌توانند به‌صورت شخصی اقدام به تاسیس یک آژانس خدمات جهانگردی کنند.

  "دوره مدیریت فنی دفاتر خدمات مسافرتییا همان "دوره مدیریت فنی بند ب"  از دوره‌های کوتاه‌مدت مصوت وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که با هدف آموزش اصول و مبانی مدیریت امور فنی آژانس‌ها و دفاتر خدمات مسافرتی طراحی شده است.

داشتن مدرک مدیر فنی بند ب یکی از شروط اصلی تاسیس آژانس‌های مسافرتی است و هیچ آژانسی بدون داشتن یک مدیر فنی بند ب، اجازه فعالیت ندارد. در نتیجه، یک فرد با مدرک مدیریت فنی بند ب هم می‌تواند آژانس مسافرتی خود را تاسیس و مدیریت کند و هم مجاز است به‌ عنوان مدیر فنی بند ب در آژانس‌های دیگر استخدام شود. وظایف مدیران فنی بند ب در فایل زیر قابل مشاهده است. 

فایل وظایف مدیران فنی دفاتر خدمات مسافرتی گردشگری


معرفی راهنمایان گردشگری

لیدر تور، تور گاید،  راهنمای تور  Tour Guide

 شخصی است که مسئولیت سفر گروه مسافران در تور را به عهده دارد. به عبارتی دیگر تورلیدر از ابتدا تا انتهای سفر همراه مسافران، موظّف است طبق برنامه‌ای که آژانس تعیین کرده و آنها بابت آن هزینه پرداخت کرده‌اند، سفر را اجرا کند.

 در حال حاضر موسسات آموزشی مختلفی در جهت ارائه آموزش‌های استاندارد راهنمای تور و تورلیدری زیر نظر سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری شکل گرفته‌اند. افراد بعد از گذراندن دوره و قبولی در آزمون‌های داخلی و آزمون جامع، کارت راهنمای تور دریافت می‌کنند که با آن، مجوز برگزاری تور را به عنوان راهنما پیدا می‌کنند.

 هر سال با توجه به نیازهای دنیای گردشگری و سفر، دوره‌های جدیدی به این آموزش‌ها اضافه می‌شوند که این به معنی گام برداشتن در زمینه تخصص است. دوره‌هایی که هم‌اکنون وجود دارند عبارتند از: دوره‌های راهنمای تور ایرانگردی و جهانگردی، راهنمای تور طبیعت‌گردی، راهنمای تور پرنده‌نگری، راهنمای تور کوهستان، راهنمای تور زمین گردشگری، راهنمای تور کودک، راهنمای تور دوچرخه‌سورای و دوره مدیریت فنی آژانس‌های مسافرتی

وظایف راهنمایان گردشگری (تور لیدر) در فایل زیر قابل مشاهده است

فایل وظایف راهنمایان گردشگری (فرهنگی و طبیعت گردی)

نجواگر فیل‌ها- داستان فیلهایی که به مجلس ترحیم رفتند.

امروز این داستان را راجع به بزرگ مرد ارزشمند بنام لارنس آنتونی خواندم بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم .بایستی سرگذشتهای زیبا مانند این بارها و بارها در همه جا تکرار شوند تا بذر پندار نیک و کردار نیک در همه دنیا افشانده شود. 

 بایدبرایشان یادمان و  مقبره  ساخت تا ارزش قائل شدن برای زندگی همه جانوران نهادینه و جزئی از  ارزش‌ها و فرهنگ همه جوامع گردد.

 


اون از ۱۹۹۰ کارشو بعنوان محیط‌بان شروع کرد، ده سال بعد ۱۹۹۹...یه گله‌ی ۹ تایی فیل از قلمرو مشخص شده‌شون تو آفریقا فرار کردن.  این مرد ثانیه ثانیه‌ی عمرش رو صرف مواظبت از حیات وحش و گونه‌های خطرناک جانوری کرده.

 

اونا سراسر منطقه «مپومالانگای شمالی» رو به نابودی کشیدن، فیلها توی تموم منطقه، هرجا ردّی از فعالیتهای انسانی بود تخریب میکردن.
مقامات متوجه شدن که نمیشه جلوی فیلهای نابودگر رو گرفت.در نتیجه حکم تیر صادر شد.
ولی آقای لارنس خواست که بهش یه فرصت بدن تا اونم شانسش رو امتحان کنه.

و بهش این فرصت داده شد... اون در حالی که فیلهای خشمگین به خودش هم نزدیک میشدن ایستاد و خودش هم رفت بین گله و باهاشون زندگی کرد، یواش یواش رفتار فیلها با لارنس دوستانه بنظر میومد، اون بهشون غذا میداد و بهشون عشق میورزید.

خیلی زود با «نانا» مادر گله ،بوسیله تغییر لحن صدا و زبان بدن ارتباط برقرار کرد.نانا کاملا فهمید که لارنس قصد آزارشون رو نداره.
در کمال تعجب اون تونست گله رو آروم کنه و به پناهگاهش بیاره و در حقیقت جونشون رو نجات بده

بعد از این اتفاق نادر بهش لقب «نجواگر فیلها» دادن.فیلها در یک زمین بزرگ به زندگی برگشتن و دیگه از پناهگاه حیات وحش تولاتولا فرار نکردن.لارنس که سرتاسر زندگیش آمیخته با زندگی تو حیات وحشه از فیلها بعنوان موجودات خارق العاده یاد میکنه و میگه:

همون گروهی که منو برای هدایت گله‌ی ۹ تایی فیلها خبر کرده بود.بهم گفت یه فیل ۱۴ ساله‌ی دیگه هم پیدا کردیم که شدیداً نیازمند سرپناهه.تمام خانواده‌ش توسط قاچاقچیان عاج کشته شدن. ما موفق شدیم و اون رو به پناهگاه آوردیم.اون تقریبا مطمئن بود که ما میخوایم اون رو بکشیم!

اسمشو گذاشتیم ای‌تی مخفف (Enfant Terrible).
بمحض اینکه بهش نزدیک میشدیم پریشون و مضطرب میشد و من هرگز این حد از وحشت رو توی هیچ حیوانی ندیده بودم.اینقدر افسرده بود که میترسیدم از این افسردگی بمیره.اون فقط فریاد میزد و خانواده ش رو صدا میکرد.

بعد از آوردن اون به پناهگاه،اصلا روی خوش به ما نشون نمی‌داد.
من چاره‌ای نداشتم که از نانا کمک بگیرم ، نانا رو صدا زدم ،اون هرجا بود صدای منو که می‌شنید می‌اومد.
کمی بعد نانا اومد و با آغوش باز ای‌تی رو پذیرفت و به گله راه داد.ای‌تی خوشحال از اینکه دوباره صاحب خانواده شده همراهشون رفت

خیلی سعی کردم به زبانی که با نانا حرف میزدم با ای‌تی هم حرف بزنم اما جواب نمیداد.
یه روز رفته بودم به گله‌ی فیلها سرکشی کنم، و اتفاقی که ازش میترسیدم افتاد...
ای‌تی مثل موشک اومد که ازم انتقام بگیره، من خلاف غریزه‌ی خودم نباید فرار میکردم و با این وحشت فزاینده سرجام ایستاده بودم.
صدایی تو گوشم می‌گفت اگه تکون بخوری مُردی!
اون بسرعت داشت بسمت من میومد و من ایستاده بودم...

یهو نانا فهمید چه اتفاقی داره میوفته.

اون از ۲۰ متری بسمت من دوید و جلوی من ایستاد و جلوی ضربه‌ی ای‌تی رو گرفت. نفسم حبس شده بود

اولین باره که دیدم یه حیوون جلوی همنوع خودش رو میگیره تا به یه موجود بیگانه آسیب نزنه.کاملا مشخص بود که من عضو گله‌شون محسوب میشدم


لارنس در آخرین روزهای زندگیش درحال نوشتن کتابی به اسم: آخرین کرگدن بود.
اون در حالی که برنامه‌ریزی‌ها برای جشن معرفی کتاب انجام شده بود بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.
ولی معما اینجاست...
فیلها از کجا متوجه شدن اون فوت کرده و کیلومترها راه رو طی کردن تا به خونه‌ی لارنس رسیدن و دو روز اونجا موندن تا عزاداری شون رو نشون بدن و بگن که از یاد نبردنش؟!
یعنی چی؟!چجوری فیلهایی که تو مناطق مختلف پارک درحال زندگی بودن ،فهمیدن لارنس مرده و در یه حرکت همزمان ۱۲ ساعت راهپیمایی کردن و تو صف خودشون رو به خونه لارنس رسوندن و دو روز اونجا موندن؟
فیلها جزو معدود موجوداتی هستن که سوگواری میکنن ولی فقط این نیست... گویا اونا از زمان فوت آقای لارنس هرساله به خونه‌ی لارنس سر میزنن که بگن ما به یادت هستیم!!


 یادش گرامی و رهش پر رهرو باد.


"طبقه انگل" چگونه و چرا ویرانگر جامعه ماست

  • v    امروز پادکست "ماجرای اصغر حمال" را که  مجله پرگار منتشر کرده است، گوش دادم. این ماجرا را استاد حسین پاپلی یزدی در جلد دوم شاهکارش "شازده حمام" نقل می کند.  ماجرایی شگفت اما واقعی و فراگیر در جامعه ی ماست؛ ماجرای "طبقه انگل" و چگونگی رشد آن در ایران. ایران همان طور که "طبقه فهیم" دارد، "طبقه انگل" هم دارد. اولی در کار ساختن ایران است، و دومی در کار تخریب ایران.

 

بگذارید خلاصه ماجرا را بگویم و بعد ببینیم این "طبقه انگل" چگونه و چرا ویرانگر جامعه ماست.

 

  • v    پاپلی یزدی در سال ۱۳۴۶ تصادفی اصغر حمال را در مشهد موقع گدایی می بیند و او را می شناسد. اصغر پیشتر در گاراژ اتو تاج در یزد باربری و حمالی می کرده. پاپلی احوالش را می پرسد و ناهار مهمانش می کند و با هم دوست می شوند. زمان می گذرد و ماجراهایی پیش می آید و اصغر و پاپلی رفیق می شوند و اصغر داستان زندگی اش را برای پاپلی می گوید

 

  • v    قصه این است: اصغر برای زیارت به مشهد آمده و شبی کنار حرم نشسته و سرش را روی زانویش گذاشته بود. عابران به گمان این که گداست، جلوی پایش پول می گذاشتند. اصغر می بیند در زمان کمی چهار پنج تومن پول به او داده اند. همان شب دو ساعت دیگر سرش را به زانو می گذارد و ده تومن جمع می کند. پولی بسیار بیشتر از بار زدن یک کامیون.

 

  • v    اصغر بعد از آن کار حمالی را رها می کند و به گدایی می پردازد و روزی پنجاه تومن گدایی می کند. مدتی بعد پاپلی اصغر حمال را در حال نزول دادن می بیند، در حالی که شالی سبز دارد و سید هم شده است

 

  • v    پنج سال می گذرد و سید صاحب خانه ای بزرگ و مال و منال اشرافی می شود. همسرش هم وارد دلالی می کند و او سیصد هزار تومن جهیزیه دخترش را از همین راه فراهم می سازد. حالا اصغر حمال به "حاج سید اصغر" مشهورست.

 

  • v    با وقوع انقلاب ۵۷ حاج سید اصغر حمال ساکن تهران می شود. سال ۶۷ پاپلی "حاج سید اصغر حمال" را در تهران می بیند، در حالی که صراف شده و صاحب صرافی در خیابان فردوسی و کاخ و جلال و جبروت است. بقیه ماجرا را خودتان حدس بزنید که چطور اصغر حمال می شود حاج سید اصغر صراف و سکینه بانویش هم "حاجیه مریم خانم".

 

  • v    فقط اصغر حمال نیست که هوشمندانه ناگهان در می یابد با زحمت کشیدن نمی شود پولدار شد، اطراف ما پر است از "حاج سید اصغر حمال ها" که از راه گدایی، ربا، دلالی و زندگی رانتی و انگلی، گنج قارون دارند و سید سبز پوش هم شده اند.  

 

  • v    حاج سید اصغر حمال ها همه جا هستند، حتی در دانشگاه ها. کم نیستند اعضای هیات علمی که بدون زحمت، صلاحیت و مهارت، و با دوشیدن دانشجویان و سیستم دانشگاه، استاد و دانشمند شده اند. در ادارات هم همین طور. حتی در صنایع و کارخانه جات و بانک ها و هم مدیران زیادی می بینیم که همان اصغر حمال اند که از نردبان باندبازی و رانت بالا بالاها رفته و چه ثروت ها اندوخته اند

 

  • v    این گروه طبقه انگل اند که بدون تولید کالا و خدمات، بدون داشتن دانش و مهارت، بدون طی کردن مراتب رشد و کمال، تنها و تنها از راه دوشیدن جامعه به ثروت باد آورده می رسند

 

v    یکی از علل فلاکت ایران رشد این "طبقه انگل" است. ماجرای حاج سید اصغر حمال مرا یاد ماکس وبر و کتاب "اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری" اش انداخت.

 

  • v    وبر نشان می دهد اخلاقیات مذهب پروتستان نقشی کلیدی در تکوین سرمایه داری داشت، چه، "پروتستان ها ... در پی خوشی نبودند؛ بلکه به استقبال سختی و مشقت نیز می رفتند." همچنین وبر نشان می دهد این روحیه ریاضت کشانه در درون "سازمان عقلانی و نهادی" قرار می گیرد و پیامد آن تولید و تراکم ثروت در جامعه است.

 

  • v    بحث وبر طولانی و شناخته است و مجال بسط آن اینجا نیست. اما، وبر راز بزرگی را کشف کرد، اگر میل سودجویی، پولدوستی و زراندوزی مردم در "چارچوب عقلانی و نهادی" هدایت نشود، صرف وجود ثروت و ثروتمند در جامعه، پیشرفت ایجاد نمی کند

 

  • v    در ایران امروز حجم عظیمی پول و جمعیت پرشماری سودجو وجود دارد، اما این سرمایه ها و سودجویی ها فاقد " چارچوبی عقلانی و نهادی" است. بخش چشم گیری از سرمایه ها و ثروتمندان امروز ما از قماش حاج سید اصغر حمال اند.

 

  • v    اصغر حمال ها محصول دولت رانتی، فقدان آزادی و نبود نظم و نظام دموکراتیک در جامعه هستند. جامعه ای که سامان دموکراتیک ندارد، شایسته سالاری در آن پا نمی گیرد، و افراد به جای کوشش در ارتقای توانایی های شان، می کوشند راه های کم زحمت، اما پر درآمد و پر منزلت را طی کنند

 

  • v    اصغر حمال ها تعهدی به هیچ ارزش و اخلاق و ادب و آدابی جز سودجویی و غارت ندارند. آنها انگل جامعه اند که خود را رنگ کرده اند، رنگ ارزش های حاکم

اصغر حمال ها را نمی توان کامل از جامعه زدود، اما می توان راه تکثیرشان را تنگ کرد.

 

  • v    سپاس گزار پاپلی یزدی ها باشیم که قصه یکی از این انگل ها را روایت کرد. تا رسیدن به جامعه ای آزاد و دموکراتیک، بکوشیم اصغر حمال ها را بشناسیم و بشناسانیم. افشای زندگی آنها حداقل منزلت اجتماعی شان را می کاهد

 

  • v    امروزه اصغر حمال ها القاب متفاوت و فاخر دارند: دکتر سید اصغر حمال، مهندس سید اصغر حمال، حاج آقا دکتر سید اصغر حمال. این القاب، ثروت و قدرتی بادآوره به آنها می دهد و ماهیت انگلی، ناتوانی و بی ریشگی و بنیان فساد و تباهی آنها را پنهان می دارد.


به نقل از: دکتر نعمت الله فاضلی، 4 تیر 1402

شناسایی مقاصد گردشگری با تاکیدبر احیاء راه ابریشم رهیافت توسعه صنعت توریسم


گردشگری به عنوان یک پدیده اجتماعی- اقتصادی پیچیده، از جمله پدیده‌های مهم قرن بیستم  بوده که به سرعت در قرن جدید نیز ادامه یافته وبه سطوح بی سابقه ای از توسعه و پیشرفت در سطح جهانی رسیده است.

سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، «سیستم مدیریت مقصد گردشگری» (Destination Management System) یا به‌اختصار (DMS) را اینگونه توصیف می‌کند:

«مدیریت مقصد گردشگری به معنای مدیریت هماهنگ تمام عناصر تشکیل‌دهنده یک مقصد گردشگری از جمله جاذبه‌ها، امکانات رفاهی، دسترسی‌ها، بازاریابی و نرخ‌گذاری است.»

هدف از مدیریت مقصد گردشگری آن است که اطمینان حاصل شود که گردشگری تاثیر مثبت و خالصی بر یک مقصد دارد و این به معنی بهینه‌سازی عرضه و تقاضا است. 

مدیریت مقصد گردشگری به صورت مسئولانه و پایدار باید شامل فرآیندهایی باشد که به‌طور مؤثر و هماهنگ به تعامل بین بازدیدکنندگان، صنعتی که به گردشگران خدمات می‌دهد، جامعه میزبان و محیط زیست می‌پردازد. 


در دهه اخیرگردشگری راه ابریشم در قالب یک برنامه توسط سازمان جهانی گردشگری در دستورکار قرار گرفته‌است. این برنامه اقدامی‌است در جهت افزایش و ارتقای توسعه گردشگری پایدار در طول مسیر تاریخی راه ابریشم که همکاری‌های کشورهای مختلف واقع در این مسیر را می‌طلبد.

جاده ابریشم، مجموعه‌ای از راه‌های بازرگانی و کاروان‌رو قدیمی بود که منطقه مدیترانه را با چین شرقی مرتبط می‌ساخت، کالاهای بسیاری از این راه‌ها میان شرق و غرب آسیا و حوزه دریای مدیترانه مبادله می‌شد. 

این شاهراه تجاری دارای بالاترین ویژگی ارتباطی در دنیای قدیم، یعنی تبادل فرهنگ‌ها بین شرق و غرب و یا به بیان بهتر، بین تمدن‌های با عظمت چین، ایران و روم و قلمروهای تحت احاطه‌شان بود.

جاده ابریشم جدید یا طرح ابتکار کمربند و جاده چین که در ابتدا با نام یک کمربند و یک جاده مطرح شده بود یک طرح سرمایه‌گذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از 70 کشور جهان است. طرح جاده ابریشم جدید ابتدا در سال 2013 مطرح و در سال 2017 طی مراسمی در کشور چین با حضور رهبران 30 کشور جهان، افتتاح شد. این طرح علاوه بر اینکه یک نقشه برنامه‌ریزی شده اقتصادی برای کشور چین محسوب می‌شود، امکانی تازه برای کشورهای قرار گرفته در این مسیر نیز به شمار می‌آید. هم‌اکنون 137 کشور در این کارزار درگیر هستند.

 این جاده برای کشورهایی که در این مسیر قرار دارند امکان تجارت در آسیا، آفریقا و اروپا را بیش از گذشته توسعه می‌دهد و به‌صورت چشمگیری روابط تجاری میان کشورها را گسترش می‌دهد. در طرح ابتکار کمربند و جاده چین پروژه‌های زیرساختی مانند: بندرها، راه‌آهن، بزرگراه‌ها، نیروگاه‌ها، هوانوردی و مخابرات مورد توجه بسیار قرار گرفته و ایجاد می‌شوند که همین امر باعث توسعه و پیشرفت کشورهای این مسیر خواهد شد.

مسیر جاده ابریشم جدید، طرح ابتکار کمربند و جاده شامل دو مسیر تجاری « کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است. راه ابریشم دریایی چین را از طریق دریا به جنوب‌شرق آسیا و آفریقا مرتبط می‌کند و کمربند اقتصادی راه ابریشم در مسیر باستانی راه ابریشم این کشور را از طریق آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه به اروپا و بندرهای ساحلی آفریقا متصل می‌کند..

گردشگری راه ابریشم با داشتن رویکردی پایدار، به گردشگری در طول مسیرهای تاریخی ابریشم گفته می شود که دربردارنده بناها و یادمانهای تاریخی غنی درکشورها و شهرهای واقع درمسیر جاده ابریشم می باشد. این نوع گردشگری دارای چنان گستردگی و جذابیتی است که وسعت آن، درتمام شاخه‌های مسیر راه ابریشم پهنه گسترده است که می تواند منافع حداکثری برای مناطق واقع در مسیر راه ابریشم و جامعه محلی آن به همراه بیاورد. 

مسیرهای گردشگری به عنوان مسیرهای متصل کننده جاذبه های گردشگری نقش بسیاری مهمی در جذب گردشگران دارند.

 این درحالی است  که این مسیرها با وجود داشتن پتانسیلهای متعدد و جذاب تا حدود زیادی نتوانسته اند توقعات گردشگران در هنگام حضورفرد در فضا را برطرف سازند. دلیل این امر را می‌توان در  تعریف نامشخص و غیرشفاف  مسیرهای گردشگری جستجو کرد.

 بدیهی است در نظر گرفتن  ارتقا کیفیاتی چون امنیت و ایمنی، اتصال، راحتی، لذت بخش بودن مسیر و جذابیت، نفوذپذیری، خوانایی، سرزندگی، انعطاف در مسیریابی علاوه بر ارتقا مطلوبیت تجربه مسیر گردشگری  موجب  بهبود و تسهیل برنامه‌ریزی تورهای داخلی و بین المللی خواهد شد.