«مانس اشپربر» روانشناس شهیر آلمانی:
ماندن طولانی در قدرت، در شخصیت و ساختار روانی صاحبان قدرت پدید میآورد و
حتی آنان را به برخی بیماریهای نهفته روانی گرفتار میکند. بهگونهای که
از نقطه ای به بعد دیگر نه خودشان میتوانند تغییری در خود ایجاد کنند و
نه دیگران جرأت میکنند بیماری را به آنان گوشزد کنند ...
از سوی دیگر لذت ناشی از قدرت ، موجب افزایش ترشح هورمونّهای دوپامین و
سروتونین در مغز میشود که به تدریج تمایل به تکرار این لذت موجب تلاش فرد
برای دستیابی به قدرت بیشتر میشود.
از سوی دیگر نیز افزایش مداوم ترشح این هورمونها منجر به اعتیاد مغز به
آنها میشود و آنگاه همین اعتیاد فرد را وا میدارد که با شدت بیشتری بکوشد
تا روزبهروز قدرت خود را بسط دهد تا لذت حاصل از قدرتش کاهش نیابد
(دقیقاً مانند وقتی معتادان مجبورند دوز مصرفی خود را بالا ببرند تا میزان
رضایتشان کاهش نیابد). و چنین میشود که کمکم یک انسان سالم معمولی وقتی
در بلندمدت در قدرت میماند به یک دیکتاتور بیمار بدل میشود.
فرقی نمیکند، این روحیه دیکتاتوری میتواند در خانه باشد، در اداره باشد،
در وزارتخانه باشد یا حتی در نانوایی باشد. هر موضعی که به ما احساس قدرت
بدهد، میتواند ما را معتاد کند و به همین علت در برابر تغییر آن وضعیت
مقاومت میکنیم.