سایبرنتیک
سایبرنتیک Cybernetics
سایبرنتیک از یک کلمه یونانی به معنی هنر رهبری مشتق شده است . سایبرنتیک در مورد داشتن یک هدف و تلاش برای رسیدن به آن هدف است . فهمیدن اینکه شما به هدف رسیده اید یا به آن نزدیک شده اید نیاز به بازخورد ( مفهومی که از سایبرنتیک می آید ) دارد.
سایبرنتیک ازجمله علومی است که در قرن بیستم پدید آمد و با رشد سریع خود توانست به علوم دیگر راه یابد. سایبرنتیک توانسته به عنوان دانشی مستقل و درعیـــن حــــــال بین رشته ای مطرح شود. در این علم به طبقه بندی و سازماندهی اطلاعات توجه زیـــادی می شود و از این رو در مدیریت اطلاعات و نیز در طراحی نظامهای اطلاع رسانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
موضوع اصلی آن بررسی ماهیت کنترل در انسان ، حیوان و
ماشین است و لذا با زیست شناسی ، روانشناسی ، مکانیک ، مهندسی ، مدیریت و بسیاری
از علوم دیگر همبستگی دارد .
استافورد بیـــــــر (1926 - 2002) از
پایه گذاران و استادان به نام سایبرنتیک است. وی شناخته شده تریـــن نظریه پرداز
در حوزه سایبرنتیک مدیریت است. بیر به عنوان یک مدیر در صنایع بزرگ مانند صنعت
فولاد به کار مشغول شد و خیلی زود سایبرنتیک را در مدیریت موردتوجه قرار داد.
به این ترتیب وی توانست قوانین طبیعی مرتبط با کنترل را از طبیعت به محیط سازمانی بکشاند. وی سایبرنتیک را دانش سازمان کارآمد توصیف می کند. تئوری های بیر تاثیر فراوانی از علوم رایانه، فیزیولوژی عصبی، ارتباطات، منطق و فلسفه گرفته اند و به همین علت کاملاً منحصر به فرد و شناخته شده هستند.
سایبرنتیک مطالعه بین رشته ای سیستم های پیچیده است ، به خصوص در فرایند ارتباطات ، مکانیزم های کنترل و اصول بازخورد . این علم همچنین ارتباط بسیار نزدیکی با تئوری کنترل و تئوری سیستم ها دارد . همزمان با آن سایبرنتیک به عنوان یک موضوع بین رشته ای کارش را با ارتباط دادن رشته های مختلف مانند سیستم های کنترل ، تئوری شبکه الکترونیکی ، مهندسی پزشکی ، مدل سازی منطقی ، زیست تکاملی و علوم عصبی در سال 1940 شروع کرد .
زمینه های دیگری که از علم سایبرنتیک تاثیر گرفته و یا بر آن تاثیر گذاشته اند عبارتند از : تئوری بازی ، تئوری سیستم ( نقطه همتای ریاضی برای سایبرنتیک ) ، روانشناسی ( روانشناسی رفتار ، روانشناسی شناختی و ادراکی ) ، فلسفه و معماری .
رابرت ونیر در سال 1994 کتابی با عنوان Sybernetics در مورد کنترل و ارتباط در حیوانات و ماشین ها نوشت. این موضوع مهمی بود چرا که کنترل را ( فعالیت و حرکت به امید رسیدن به هدف ) با ارتباطات ( جریان ارتباطات میان عامل و محیط ) برقرار می کند . بنابراین او به این نکته اشاره داشت که رفتار و اقدام موثر نیاز به ارتباط دارد . او همچنین بیان نمود که هم حیوانات ( سیستم های زیستی ) و هم ماشین ها ( سیستم های مصنوعی و یا غیر زیستی ) می توانند بر اساس اصول سایبرنتیک عمل کنند .
تئوری سایبرنتیک چهار جزء دارد : تنوع ، چرخشی بودن ، فرایند و مشاهده .
1- تنوع به تئوری های اطلاعات و ارتباطات/کنترل مربوط می باشد .
2- چرخشی بودن مفاهیم سلسله مراتب را در سیستم ها نادیده می گیرد .
3- فرایند به حلقه بازخورد توجه داشته و شامل تنظیمات و قوانین در داخل سیستم ها است .
4- مشاهده شامل تصمیم گیری و چگونگی محاسبه نتایج می باشد .
سیستم سایبرنتیک نوعی مدل پوپا از فرایند کنترل ارائه می کند که وضعیت فعلی سیستم با وضعیت مطلوب مقایسه می شود و هر گونه اختلاف بین آن دو سبب نوعی تعدیل می گردد با استفاده از این رویکرد سازمان موفق به کسب مزیت رقابتی می گردد.
مدیری می تواند اثر بخش و کارا باشد که بتواند محیط سازمان و پیرامون خود را به خوبی شناسایی کند و کنترلی دقیق داشته باشد تا بتواند به موقع تصمیم بگیرد ؛که این امر مستلزم افزایش کارایی نظام کنترل در سازمان است.از آنجا که یکی از وظایف مهم مدیران در اداره سازمان ، تدوین و تبیین روشها و الگوهای کنترلی مناسب است؛ این سیستم کمک می کند تا مدیران از الگوهای معمول کنترل در سازمان ها که مبتنی بر دیدگاههای سنتی بوده به سمت روش های نوین کنترل هدایت شوند.